به گزارش فناوری فرهنگی ،استاد علی بیانی، معاون هنری فرهنگستان هنر و عضو گروه موسیقی این فرهنگستان در مصاحبهای با فصلنامه اقتصاد خلاق به تشریح چگونگی رونق اقتصاد موسیقی در ایران پرداخته است.
استاد علی بیانی، معاون هنری فرهنگستان هنر و عضو گروه موسیقی این فرهنگستان است، استاد بیانی 18 اسفند 1330 در تهران و در خانوادهای فراهانی الاصل متولد شد. وی تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته هنرهای تجسمی به پایان رساند و همزمان به فراگیری موسیقی مشغول شد و از محضر استادان موسیقی بهره جست. بیانی ردیف میرزا عبدالله را نزد استاد محمد رضا لطفی مشق کرد و یکی از ردیف دانانی است که موسیقی را به روش شفاهی و با توجه به اصول و مبانی سنّتی آن آموزش می دهد. روشی که امروزه به ندرت در آموزش موسیقی سنتی و اصیل استفاده می شود و قابل توجه و اهمیت بسیار است.
استاد بیانی چندین سال به تحقیق در موسیقی مقامی ایران پرداخت و مسولیت گروه تحقیق موسیقی خراسان را در مرکز پژوهشهای فرهنگی بهعهده داشت. از فعالیتهای هنری دیگر او به اختصار میتوان به عضویت در شورای عالی موسیقی، عضویت در هیئت موسیقی مقامی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مسئول هنری جشنواره بزرگ موسیقی در آوینیون فرانسه، داوری در جشنوارههای مختلف موسیقی، سخنرانی و اجراهای متعدد در داخل و خارج از کشور اشاره کرد. وی هم اکنون در دانشگاه تهران و برخی دیگر از دانشگاههای کشور به تدریس اشتغال دارد.
در گفت و گویی که فصلنامه اقتصاد خلاق با موضوع اقتصاد موسیقی با استاد بیانی داشته، وی بر لزوم تفکیک انواع مختلف موسیقی در بررسی های مربوط به اقتصاد موسیقی و همچنین در نظر گرفتن جنبه کیفی آثار تاکید داشت و معتقد بود که در اینصورت میتوان آمار دقیق و قابل اعتنا به دست آورد. مشروح این گفت و گو را در ادامه میخوانید:
تعریف شما از اقتصاد موسیقی چیست؟
در قدیم، موسیقی از دید اقتصادی به دو دسته و شاخه قابل تقسیم بود: آنچه در محافل خاص و برای کسانی که اهل دانش و علم و حکمت بودند نواخته میشود و موسیقی حکیمانه و عارفانه بود و در اصل برای کسب درآمد اجرا نمیشد و در محافل علما و حکما بود. در این گروه، بعضاً موسیقیدانها دانشمند هم بودند که در اوایل اسلام و قرون اولیه ابونصر فارابی یکی از آنهاست؛ نوازنده چیره دست صاحب نظریه و کتاب که محاسبات دقیق و علمی در خصوص فواصل پردهبندی، کوکها، سازها، وسعت سازها چه اندازه باشد که طبیعی باشد و ضرر نداشته باشد را انجام داده و خود سازهایی را طراحی کرده است. این شاخه تا امروز هم به نحوی در محافل موجود است و ممکن است تأثیر غیرمستقیم در اقتصاد داشته باشد، مثل ملزوماتی که استفاده میکند.
شاخه دیگری که در اقتصاد نقش دارد و مؤثر است این است که نوازنده در قبال موسیقی خود، دستمزدی دریافت میکند و روابط و مناسبات خاصی بنا بر تقاضای مردم ایجاد میکند و امروزه شکل این نوع نیز تغییر کرده که به دلیل وجود دستگاههای ارتباطی گسترده است.
از قدیمالایام هم منابعی داشتهایم که به این نوع از موسیقی اشاره داشتهاند. کتاب قابوس نامه اثر قابوس بن وُشمگیر که برای پسرش نوشته شده یکی از این موارد است. در این کتاب، قابوس میگوید امکانات فراوانی در اختیار داریم و نیاز به پیشههای متعدد نداریم، اما به دلیل اینکه آینده مشخص نیست و معلوم نیست در آینده هم این امکانات را داشته باشیم یا خیر بهتر است برای اینکه محتاج دیگران نباشیم، پیشههای مختلف را فرابگیریم و در ادامه پیشههای مختلف را توضیح میدهد یکی از آنها موسیقی است که آداب آن را توضیح میدهد و موسیقی را راهی برای کسب درآمد توصیف میکند. موسیقی که برای کسب درآمد بود هم با موسیقی حکیمانهتر تفاوت چندانی نداشت و در قدیم همه از یک جنس بودند اما کسانی که وقت خود را صرف نوازندگی ساز میکردند هم باید زندگی خود را تأمین میکردند و در محافل و مجالس حقالزحمهای به آنها تعلق میگرفت و در آن زمان سازنده ساز، نوازنده و خواننده یک نفر بودند و در چرخه اقتصادی خیلی نقشی نداشت و مثل امروز نبود که چرخه گستردهای باشد. امروزه افرادی که ساز میسازند جدا از خواننده و نوازنده هستند و در ساخت ساز، تهیه چوب و لوازم مورد نیاز و… افرادی مختلف احتیاج است و چرخه گستردهای را شامل میشود.
در دوره معاصر به واسطه انتشار آثار، این بحث صورت تازهای به خود میگیرد و وارد حوزه جدیدی از اقتصاد میشود. صنایعی که ملزومات موسیقی را تولید میکنند همچون سازها، دیسکها، سیدیها، دستگاههای صوتی، مموری، اپلیکیشنها، وارد چرخه شده و انگیزه تولید آنها موسیقی بوده است، پس چرخه گستردهای همچون چاپ و تکثیر آثار صوتی دامنه گستردهای دارند که میتوانند در تولید ناخالص داخلی نقش گستردهای داشته باشد. در ایران موسیقی نقش مهمی و بیشتر از صنایع دیگر دارد. در کشور ما همه جا موسیقی هست. در اتوبوس، تاکسی، رادیو، تلویزیون، آسانسور، همهجا موسیقی هست.
برای رونق اقتصاد موسیقی در ایران چه باید کرد و کشور ما در این حوزه چقدر با معیارهای جهانی فاصله دارد؟
در اینجا توجه به موسیقی نسبت به سایر نقاط جهان زیاد است. گمان نمیکنم در هیچ کشور دیگری این تعداد آموزشگاه آزاد موسیقی که ما داریم وجود داشته باشد. ما صدها آموزشگاه موسیقی داریم که تعداد زیادی از افراد در آنها کار میکنند، تدریس و تحصیل میکنند. دانشکدههای موسیقی، مدارس موسیقی و کلاسهای آزاد چرخهی وسیعی را تولید میکنند که شاید دسترسی به تمام اطلاعات آن برای ما ممکن نباشد اما غربیها دسترسی بیشتری به اطلاعات دارند. ولی اینجا اطلاعات بهخوبی دریافت نمیشود تا بر روی آن کار شود در غیر این صورت فکر نمیکنم کمتر از کشورهای دیگر موسیقی در اقتصاد ما نقش داشته باشد و حتی نسبت به برخی کشورهای غربی بیشتر هم نقش داشته است. هیچگاه در تاریخ ما موسیقی تا این حد مطرح نبوده است. امروزه حتی در دهات دورافتاده نیز به موسیقی توجه میشود و بدان علاقه نشان داده شده است و به هر دلیل در طی دهههای گذشته این اتفاق افتاده است. ما اگر قبل از انقلاب میخواستیم سازی همچون سه تار را تهیه کنیم تعداد معدودی از افراد بودند که ساز را میساختند و شاید این افراد به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسید. ولی امروزه آنقدر تعداد زیاد است که نمیتوانیم آنها را بشناسیم و شاید هزاران نفر در این حوزه هستند. چند نفر معدود کجا و هزاران نفر کجا؛ بنابراین تمام این مجموعه گسترش پیدا کرده است. البته باید در نظر داشت و نباید نادیده بگیریم که کیفیت موسیقی نیز مهم است چراکه موسیقی امری است که بر جسم و روان انسان تأثیر مستقیم و آنی دارد. من تحقیقات متعددی بر روی این موضوع انجام دادهام. درباره تأثیر موسیقی بر روان و جسم در مراکز علمی، حتی بیمارستانهایی که جراحی صورت میگرفت و کسانی که جراحی قلب باز داشتند کار کردیم و به این نتیجه رسیدیم که موسیقی بهسرعت بر این افراد اثر میگذارد. وقتی راجع به اقتصاد موسیقی صحبت میشود، غالباً این وجه مورد غفلت قرار میگیرد که چه نوع موسیقی با چه کیفیتی و چه اثری میگذارد. گو اینکه برخی موسیقیها میتواند اثر مخرب داشته باشد. کارشناسان یونسکو بعد از دو سال مطالعه بر روی موسیقی در فرانسه در مجلهای که به زبانهایی زیادی همچون فارسی در پیش از انقلاب هم منتشر شد در مورد برخی از انواع موسیقی پاپ رسماً اعلام کردند که سوای نوع فرهنگ و ارزشهای فرهنگی، مخرب جسم است و بنابراین اگر در اقتصاد نقش دارد در عین حال نقش دیگری نیز از سوی دیگر پیدا میکند. وقتی جسم را تخریب میکند بر روان نیز تأثیر دارد و هزینههایی را به دنبال دارد و چرخه معیوب هم میتواند ایجاد کند اعم از اعتیاد و حتی بیماری و اینکه میتواند موجب خودکشی شود. وقتی راجع به اقتصاد موسیقی صحبت میشود، جنبه درآمدزایی و ایجاد شغل مطرح میشود درحالیکه شاید بد نباشد وجه کیفی هم مورد توجه قرار گیرد.
مواردی که موجب رونق بازار موسیقی در دهههای اخیر شده است کدام هستند؟
با استناد به حدیث حضرت رسول میتوان پاسخ بهتری به این سؤال داد. حدیثی که میفرماید الانسان حریص علی ما مُنِع. انسان را از هرچه منع کنی بدان حریصتر میشود. زمانی که بعضی از انواع موسیقی از جانب برخیها تحریم شد و اعلام حرمت موسیقی کردند، کسانی طبق این حدیث نسبت به موسیقی جاذبه پیدا کردند و حریصتر شدند تا بفهمند آن چیست که این همه درباره آن صحبت میشود، به نظر من دلیل دیگری نمیتوان برای این مسئله پیدا کرد. بعضیها معتقدند چون تفریحات کم بود اینگونه شد؛ اما شاید این عامل نقش چندانی نداشته باشد. من با کمال قاطعیت میتوانم بگویم که جوانهای ما در ایران امکانات تفریحاتی بیشتری نسبت به جوانان اروپایی دارند. من سفرهای زیادی طی چند دهه به اروپا داشتهام و شرایط جوانان را مقایسه میکنم. روابطی که اینجا بین جوانها در این حد گسترده وجود دارد، مهمانی، سینما، تئاتر، کنسرت و نمایش، گردش، طبیعت و بستگی به نوع کشش و گرایشی که بین آنها وجود دارد همه تفریحات خود را دارند و عوامل مختلف آنها را دورهم جمع میکند و موسیقی میتواند یکی از این عوامل باشد اما در غرب انسانها خیلی تنها هستند. دانشجویان اروپایی که من از نزدیک با آنها آشنایی داشتهام در شب یکشنبه چند ساعتی در خیابان باهم راه میروند و قدم میزنند و از هم خداحافظی میکنند.
موانع پیش روی اقتصاد موسیقی ایران را چه میدانید؟
من درباره مسائلی که بهصورت معمول و متداول در پیشروی کسانی که در بازار هستند و تولید، پخش و ضبط میکنند و در اموری که به اقتصاد در موسیقی مرتبط هستند درگیرند، نمیتوانم صحبت کنم چون اطلاعات من شاید دقیق و درست و کافی نباشد و میتوان از کسانی که فعالیتهای این چنین دارند، کنسرت برگزار میکنند، محصولات موسیقی را میفروشند پرسید چراکه قطعاً بهتر میدانند. ولی تأکید من بر توجه بر کمیت و کیفیت هردو است و تأثیری که میگذارد. در بررسیها ممکن است وجه کیفی مورد غفلت قرار گیرد. وقتی که فقط اقتصاد مطرح میشود تفکیک موسیقی از بین میروند. همه انواع موسیقی را نمیتوان در یک کاسه قرار داد. موسیقی بزمی، رزمی، آیینی، مراسم و… همه چرخه اقتصادی خاص، ابزار و مناسبت مخصوص خود را دارند که ممکن مورد غفلت قرار گرفته باشد. آموزشگاهها اگر مورد بررسی قرار گیرد، آنها چرخه جدای خود را دارند. در دانشگاهها و هنرستانها به همین نحو، مراکز خصوصی که بسیار زیاد است و … خیلیها زندگیشان به تدریس وابسته است. یا مثلاً کسانی که ملزومات موسیقی را میفروشند، صادرکنندگان و واردکنندگان. در بسیاری از نقاط دنیا سازهای ایرانی نفوذ کرده است همه این افراد باید در چرخه بیایند. بهترین کار تفکیک این شاخهها هستند تفکیک آموزش از تولید و صادرات و… اگر این تفکیک صورت گیرد در نتیجه آمار دقیقتر به دست میآید؛ و به واقعیت نزدیکتر میشویم. تا زمانی که این تفکیک نباشد نمیتوان آمار واقعی را استخراج کرد.
منبع: اقتصادخلاق