به گزارش فناوری فرهنگی، امروزه فضای مجازی تبدیل به یکی از دوستان همیشگی برای نوجوانان، جوانان و حتی بچههای زیر 12 سال ما شده و…
از دیدگاه مردمشناسان، روانشناسان و دیگر صاحبنظران این حوزه استفاده بیحد و حصر از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نظیر تلگرام، اینستاگرام، فیسبوک و… علاوه بر آسیبهای فردی (مثل تلف شدن زمان، ضعیف شدن چشم، خسته شدن اعصاب و مخاطرات دیگر)، ضررهای جبرانناپذیر اجتماعی دیگری نیز در پی خواهد داشت که شاید نتوان آن را حتی دهها سال بعد ترمیم کرد.
در این وانفسا کسانی هستند که از دنیای مبهم مجازی نهایت سوءاستفاده را میبرند، از کپی و پیست کردن (چسباندن) هر مطلب ناموثق گرفته تا جذب مخاطب و تبلیغات عجیب و غریب از طریق ارائه زندگی شخصی فوتبالیستها یا بازیگران.
بدون شک دنبال کردن اخبار، رویدادها و لحظه به لحظه رصد آنها چیز بد، نادرست و غلطی نیست، بلکه این مسئله موهبت و قدرتی در دست انسان برای اطلاعرسانی و تسهیل و تسریع آن است اما باید اذعان داشت که برخی نیز از این مزیت در جهت عکس استفاده میکنند و شرایط را برای دیگر مصرفکنندگان ناامن و پرمخاطره میسازند.
برای رسیدن به قله باید از بسیاری از موانع عبور کرد، سرما را تحمل و دشواری راه را به جان خرید. البته از بلایای پیش رو نباید فراری بود و احتمالاً خسارتهای جانی، مالی و روحی را باید در نظر داشت تا به آن قله رسید و زیباییهای منظره پیش رو را از آنجا رصد کرد و از چشمانداز رو به رو لذت برد. ما باید قبول کنیم که کشورهای در حال توسعه در حال گذر از تنگهای هستند که ناگزیرند برخی آسیبها را بپذیرند تا بدین واسطه به درگاهی وصل شوند که میتواند آنها را در پیشرفت و ایجاد آرامش و آسایش کمک کند. پس میتوان نتیجه گرفت که نباید از شرایط فعلی در فضای مجازی هراس داشت یا ترسید و صورت مسئله را پاک کرد بلکه باید راهحل کاهش و رفع آسیبها را پیدا کرد.
فضای مجازی، فضای خطرناکی نیست، چیزی که خطرناک است نداشتن تحلیل و تبیین افراد در مقابله با مسائل است و این همان چیزی است که دولتها را نگران کرده است. البته سیاستمداران همچنان که از این امر نگران هستند شاید به همان اندازه خودشان از آن وسیله برای اقناع شرایط خود برای قشر مردم و توجیه اعمالشان استفاده میکنند. پس همزمان که یک وسیله سم است به همان اندازه نیز در دست سیاستمداران، ابزاری برای تبلیغات و جهتگیری فکری یا جریانسازی آن است. هدف شبکههای اجتماعی یا فضای مجازی به اشتراکگذاری چیزی است که یا به نفع قشری است یا به ضرر قشر دیگر. در این میان تنها قشری که بازیچه این وسیله قرار میگیرد آن دسته افرادی هستند که تبیینشان به اندازه انگشتان در نشان دادن ماه است و به قولی نوک بینیشان از همه چیز به دیدشان نزدیکتر است. قدرت تحلیل و تبیین در اثر تضارب اخبار به دست میآید.
پارادایمی وجود دارد به نام پارادایم دوجهانی شدن که ناظر بر توسعه فضای اجتماعی جدید از جهان فیزیکی به جهان مجازی و به تبع آن از جامعه صرفاً فیزیکی به جامعه مجازی است. با توسعه فضای اجتماعی، ظرفیت جدیدی به جهان واقعی (جهان اول) اضافه شده که از آن به عنوان جهان مجازی (جهان دوم) تعبیر میشود. در واقع در درون این دو جهان که مانند دوقلوهای به هم چسبیده در تعامل با یکدیگر هستند و حالا دیگر استمرار حیات اجتماعی آنها بدون دیگری ممکن نیست، دو واقعیت در جریان است که یکی «واقعیت طبیعی» و دیگری «واقعیت مجازی» است. مهمترین تغییر جهان معاصر که بنیان آینده تغییرات جهان را میسازد، رقابتی شدن جهان واقعی و جهان مجازی است. در جهان واقعی، زندگی و فعالیت اجتماعی عینی جریان دارد و جهان مجازی انسان را در مواجهه با واقعیتهای مجازی قرار میدهد. به تعبیر زیبای مقام معظم رهبری فضای مجازی میدان واقعی جنگ است. ایشان اخیراً در دیدار جمعی از مدیران، مدرسان و طلاب حوزههای علمیه تهران با اشاره به تأثیر فضای مجازی بر افزایش شبهات دینی و وجود انگیزههای سیاسی برای تزریق افکار منحرف و غلط در ذهن جوانان تأکید کردند: «این میدان، میدان واقعی جنگ است و روحانیون و طلاب باید مسلح و آماده، وارد عرصه مقابله با شبهات و تفکرات غلط و انحرافی شوند.» پس وظیفه ما فرار از این میدان نیست، بلکه مسلح شدن به چگونگی مقابله با آسیبهای این فضا است.
پارادایم دو فضایی شدن جهان بر این مبنا تأکید میکند که فهم واقعیتهای فردی و اجتماعی با پارادایمهای تکجهانی امکانپذیر نیست. فهم جهان واقعی بدون درک جهان مجازی و بالعکس، مطالعه جهان مجازی بدون توجه به متغیرهای جهان واقعی، مطالعه و نگاه را گرفتار نوعی خطای فهم میکند.
کاری که اشخاصی که در حوزه سبک زندگی و فرهنگ فعالیت میکنند باید در مورد آن بیندیشند. کار اهالی سبک زندگی و فرهنگ این است که خودشان را به بهترین شکل ممکن به همه دنیا عرضه کنند که به قول معروف فالور یا پیروها و دنبالکنندههای واقعی خود را از این طریق جذب کنند. این را هم باید همیشه به خاطر بسپاریم که هر فضایی (چه واقعی چه مجازی) در عین داشتن تهدیدها و محدودیتها، فرصتها و قابلیتهای زیادی را به همراه دارد.
برخی از محققان کارکردهای مثبتی برای اجتماعات مجازی قائل هستند. به عنوان مثال شرکت در اجتماعات مجازی از فشارهای ناشی از وفق دادن خود با انتظارات گروهی در دنیای واقعی میکاهد و آزادی بیشتری را در جهت تحقق خود ایدهآل و تعامل با دیگران به فرد داده و هویت مجازی فرد را از محدودیتها رها میکند و جنبههای متفاوت او را که پیش از این قادر به نشان دادن آن نبود، تقویت میکند. پس با دیدن سادهترین شکل ممکن از دنیای پیرامون خودمان بهتر میتوانیم سازگاری بین خود و دیگران ایجاد کنیم. با این وصف تلاش ما باید در راستای استفاده بهینه از ظرفیتهای مثبت جهان مجازی باشد.
منبع: جهان نیوز