همه ما دوست داریم در سالن های تئاتر شهر قدم بزنیم

به گزارش فناوری فرهنگی، بعد از بازگشایی مجدد سالن قشقایی با تشکیل مرکز مطالعات اجرایی این فرصت به کارگردان های جوان داده شده تا کارشان را در معرض دید مخاطبان قرار بدهند . در این مرکز اولویت اصلی بر کار گروههای تئاتری است که شیوه های مختلف اجرایی را در اثارشان عرصه می کنند . گروه تئاتری واحه به سرپرستی نیکو ممدوحی از ۹ تیر ماه در مرکز مطالعات قشقایی مجموعه تیاتر شهر اجراهایش را با نمایش راهنمایی تئاتر شهر آغاز کرده است.

اولین اجرای این گروه نمایشی “راهنمای تیاتر شهر” نوشته ی کیومرث حائری با بازی امیر نیما الهى، مهسا نعمتى، ساحل اسماعیلى، بهناز نظافتى، الناز رنجبر، هومن معمار پناهى، امیر حسین ممدوحى است. نیکو ممدوحی کارگردان این نمایش ، پیش از این نمایش هایی نظیر : برای مهدخت ،سمفونی نه بتهوون ، باد شمال خورشیدی ، ما و زندگی ، میم و مثل این را روی صحنه برده است و در حال حاضر در امریکا ادامه تحصیل می دهد . فرم اجرایی متفاوت نمایش که ویژگی های کارهای محیطی و تئاتر مشارکتی را با خودش به همراه دارد. به تماشاگر اجرا فرصت دیدن یک نمایش متقاوت را می دهد. با نیکو ممدوحی در باره اجرای اثرش گفت وگویی انجام داده ایم.

نمایش راهنمای تئاتر شهر آیا یک کار محیلی محسوب می شود و یا یک نمایش بر پایه اسلوب تئاتر مشارکتی است؟

راهنمای تیاتر شهر در حقیقت یک تور تئاتراست .البته در ساختار نمایش تماشاگر هم در روند اجرا تعامل و مشارکت دارد و به دلیل نوع  اجرای تئاترکه از لابی سالن قشقایی شروع و در مخوطه تئاتر شهر ادامه و  در سالن قشقایی به پایان می رسد می توان اثر نیمه محیطی هم به آن اطلاق کرد.

آیا تلاش کردید ساختار جدیدی را در اجرا تجربه کنید؟

بله، دوست داشتم فضای جدیدی را به همراه اجرا با مخاطب تجربه کنم .

آیا ایده اصلی اجرایی نمایش در فرایند یک کارکارگاهی شکل گرفت؟

 در واقع ایده اصلی نمایش از اندیشه و سبک کاری سه هنرمند وام گرفته شده است. گراهم الن ، بری رعد و انجلا فریرز این سه هنرمند هستند . در هر بخش نمایش از یک ایده این هنرمندان استفاده شده است . این سه نفر هنرمندان متفاوت و آونگاردی هستند . بری رعد هنرمند لبنانی در عرصه آثار تجمسی فعالیت  می کند و سبک پرزنت تیشن را دنبال می کنند و در این سبک بین حقیقت و ذهنیت هنرمند پل ارتباطی برقرار می شود .انجلا فریرز در موزه فیلادلفیا به عنوان راهنمای موزه بدون توجه به آثار موجود در موزه به اهمیت موزه در زندگی آدم ها می پردازد. گراهام الن درشهر بالتیمور تورهای شهری برگزار می کند که مخاطب با الن در سطح شهر همراه می شود و در راهپیمایی گروهی الن تلاش می کند با روایت اطلاعات آن منطقه در حال عبور که می تواند یک ابنیه و یا مکان تاریخی و یا هنری باشد ذهن مخاطب را تحریک کند تا درباره آن مکان بیشتر تحقیق کند و میل به دانستن در درونش به وجود بیاید . مکان هایی که شاید محل عبور هر روزه آدمها است. اما نسبت به آن بی تفاوت هستند …

در نمایش هم بازیگر نقش راهنمای تور با اشاره به مجسمه ساخته شده توسط مرتض محصص در محوطه بیرونی تئاتر شهر که دیگر وجود ندارد ،ذهن مخاطب را به این سمت معطوف می کند؟

 بله، همینطور است و تئاتر شهردر مکانی واقع شده که روزانه بیش از صدها هزار نفر آدم از آن عبور می کنند .

برگزاری تورهای شهری هم مدتها است در ایران رواج پیدا کرده و برخی از تورهای بیرون شهری به کتاب خوانی در دل طبیعت هم تسری پیدا کرده است؟

من از این قضیه اطلاعی نداشتم و ایده خوبی بود که می توانستم در نمایشم از آن استفاده کنم .

در معرفی چهار هنرمند که در باره سه نفرشان توضیحاتی ارائه شد ، به چه دلیل در باره هنرمند چهارم که شاید استاد میر هنر باشد ،در بخش های پایانی پرداخته می شود؟

استاد میر هنر در اصل موجود تخیلی است و عروسکی است وکه همیشه به آن ارجاع می دهیم و نفر چهارم و شخصبتش می تواند به استنباط تماشاگر متفاوت باشد و قطعا استاد میر هنر نیست.

در ابتدای شروع نمایش راهنما اشاره به ۷ بخش در نمایش می کند. دلیل این اشاره چیست؟

معنی خاصی نداشت و فقط متبادر کننده بخش های مختلف نمایش است.

 در جاهایی راهنمای نمایش تلاش می کند با طرح سوال تماشاگر را وارد بازی و اظهار نظر کند . این رویکرد چه ویژگی هایی داشت؟

علاقه دارم تماشاگر در فرایند اجرای نمایش مشارکت جدی داشته باشد . در این نوع نمایشها مخاطب به دلیل فضا و ساختار اجرا باید نقش و سهم داشته باشد و با اظهار نظرش که می تواند محالف و یا موافق با مئله طرح شده باشد  یپردازد. این مشارکت در بخش پایانی نمایش پر رنگ تر هم می شود.

در طول اجرا دو نفر از دستیاران شما در برخی از لحظات اجرا نکاتی را به راهنما گوشزد می کنند. آیا این توصیه ها از جانب شما با توجه به فضای کار و جنس مخاطبان ارائه می شود؟

اجرای نمایش تابع اتفاقات غیر قابل پیش بینی شده ای است و در نمایش هایی که از سالن فاصله گرفته می شود . این فرایند طبیعی است . در ساختار نمایش هوش و موقعیت سنجی راهنما از فضای کار نقش تعیین کننده ای در اجرا دارد و من هم که با فاصله اندک اجرای نمایش را رصد می کنم و توضیحاتم را از طریق دستیارانم به راهنما منتقل می کنم .

در بخش هایی از نمایش به نظر می رسد قصد دارید با تماشاگر وارد یک بازی بشوید. مثل صحنه ای که یکی از مخاطبان بادوربینی در دست وارد راهروهای های تئاتر شهر می شود و مخاطب درون سالن درست عین نمایش شنیدن امیر رضا کوهستانی این صحنه ها را می بیند؟

بهر حال دوست داشتم مخاطب با این فضا درگیر بشود و من نمایش شنیدن را ندیده بودم . برای خیلی از ماها این علاقه وجود دارد که در راهروهای تودرتوی تئاتر شهر قدم بزنیم و با این کارم تلاش کردم این خواسته را که از دوران کودکی در من وجود داشت را برآورده کنم. 

منبع: ایران تئاتر

کانال-1-300x74

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد