به گزارش فناوری فرهنگی،«قول میدهم اگر کمی وابستگیها و باندبازیها در امور فرهنگی، کمرنگتر شوند، شاهکار تولید میشود و به دست خانوادهها میرسد.»
اسداله شعبانی سال1337 در همدان در حوالی الوند آنجا که کردستان و همدان به هم پیوند میخورند، به دنیا آمد. از کودکی برای معاش کار کرد. سال 57 دیپلم گرفت و به استخدام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان درآمد. از این پس به سرودن و نوشتن برای کودکان و نوجوانان پرداخت. شعبانی در حال حاضر کارشناس شعر کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان و مدیر نشر توکا است. درج چند شعر او در کتابهای درسی دبستان، سالهاست شعبانی را تبدیل به نامی آشنا در ادبیات کودک نوجوان کرده است. برخی از آثار اسداله شعبانی عبارتند از «خانه ما خانه آهوها»، «جوجه طلایی»، «موشهای نقاشی»، «زمین کوچک من»،«ما با هم»، «آواز توکا»، «ماهیخوار حیلهگر»، «خاله پیره زن و سه قصه کوتاه»، «ماه نو نگاه نو» و بیش از سیصد اثر کودکانه دیگر. شعبانی همچنین سالهاست مدیریت انتشارات «توکا » راکه مخصوص کودک و نوجوان است، بر عهده دارد و با مسائل و معضلاتی که به لحاظ اقتصادی گریبان ناشران حوزه کودک و نوجوان است از نزدیک آشناست. برای اطلاع از چند و چون وضعیت اقتصادی ناشران کودک و نوجوان و به مناسبت آغاز فصل تابستان، با وی گفتوگو کردهایم.
بسیاری بر این عقیدهاند کتابهای کودک و نوجوان دیگر جذابیتی برای این قشر ندارند و بسیار یکنواخت شدهاند، این مسئله را قبول دارید؟
بله، کاملا همینطور است. مردم ذائقههای متفاوتی دارند و همین امر باید دلیلی برای تنوع کتابهای منتشر شده شود اما متاسفانه در ایران اینچنین نیست. مدتهاست کتابهایی یکنواخت و با کیفیت تصویر و تم داستانی ضعیف برای کودکان منتشر میشود. این مسئله معضل بزرگ ماست.
طبیعتا این معضل، دلایل بسیار گستردهای دارد. به نظر شما کدام مسئله این اتفاق را تشدید کرده است؟
تا زمانی که رقابت آزاد در میان ناشران وجود نداشته باشد و ناشران واقعا خصوصی، در چرخه تولید وارد نشوند، وضعیت کتاب کودک همین خواهد بود. سالهاست درگیر این معضل هستیم. به نظرم بزرگترین علت بروز این مشکل، دولتی بودن انتشار کتاب، بهویژه در حوزه نشر کتاب کودک است. برای ناشران دولتی، اهمیتی ندارد کتابی که چاپ میکنند جذاب است یا نه یا این کتابهای بدون جذابیت، سبب میشود کودکان، به کتاب خواندن علاقهمند نشوند. اکثر برنامهریزیها درا ین حوزه، سیاسی است و به ناشر، برای انتشار کتاب در زمینههای خاص، سفارش داده میشود. متاسفانه جامعه ما از کتابهایی که این ناشران منتشر میکنند اشباع شده است. همه کتابها تکراری و سفارشی هستند. از سویی دیگر، به قدری از ناشران دولتی حمایت میشود و آنقدر این ناشران قوی شدهاند که ناشران خصوصی امکان رقابت ندارند. در حال حاضر، ناشران یا دولتیاند یا شبه دولتی که دنبالهرو دولت هستند، ناشران مستقل و خصوصی ول معطلند! این نابرابری اجازه نمیدهد کتابهای متنوع و معتبر تولید شوند.
این مسئله، اتفاقی است که تمام ناشران و نهتنها ناشران کتابهای کودک با آن دست به گریبانند.
بله اما مسئله کتاب کودک از سایر حوزهها مهمتر است و باید حساسیتها برای انتشار کتاب کودک بیشتر باشد، چرا که کودکان نیازمند کتابهای جذاب هستند تا به کتاب خواندن علاقهمند شوند.
در این میان برای رونق گرفتن اقتصاد کتابهای کودکان و ایجاد جذابیت برای آنان چه مسئولیتی بر دوش نویسندگان، شاعران و دیگر هنرمندان این عرصه است؟ آیا آنها کارشان را درست انجام میدهند؟
در سراسر دنیا نویسنده، شاعر یا هنرمند از دل جامعه بیرون میآید و جامعه، نویسندگان و شاعران را تولید میکند اما در ایران، اصلا وضعیت به این گونه نیست، نویسنده و شاعر در جامعه تولید نمیشوند و در نتیجه، این نویسندگان و شاعران، درک درستی از نیازهای جامعه ندارند. برای این افراد نیاز جامعه کوچکترین اهمیتی ندارد و تنها به میزی که پشت آن، نشستهاند فکر میکنند. اتفاقی که در طولانی مدت میافتد، این است که نرخ مطالعه پایین میآید و مردم، روز به روز از کتاب خواندن گریزانتر میشوند.
برخی معتقدند که فراگیر شدن رسانههای جدید؛ اینترنت، تلفن همراههای هوشمند و… مسبب اصلی پایین آمدن سرانه مطالعه هستند و این مسئله یک معضل جهانی است.
به نظر من تمام این دلایلی که اعلام میشوند، یک بحث است و مدیریت نادرست و فرهنگی کشور که ناشی از سیاستگذاریهای نادرست و تبعیضآمیز است، بحثی دیگر است. این مدیریت نادرست دلیل اصلی تمام مشکلات نشر کتاب است اما هنوز نویسندگان بسیار خلاق و توانمندی در ایران وجود دارند که با وجود این مدیریت غلط، کتاب مینویسند و همچنین هنوز مخاطبانی وجود دارند که کتاب میخوانند. جامعه ما بسیار بافرهنگ است و هنوز هم در ایران علاقه به تاریخ و هویت ایرانیان وجود دارد و کتابخوانی هنوز یکی از نشانههای فرهنگ جامعه ما و به اصطلاح ارزش است.
نظرتان درباره سیاستهای فرهنگی و اقتصادی که در حوزه نشر به ویژه نشر کودک و نوجوان اتخاذ میشود چیست و این سیاستها را چه میزان موثر میدانید؟
من منتقد سیاست فرهنگی کشور هستم و معتقدم کتابها باید تولید شوند و بدون محدودیت در دسترس عموم مردم قرار گیرند و مردم خودشان کتابهایی را که مطابق سلیقهشان است انتخاب کنند. قول میدهم اگر کمی وابستگیها و باندبازیها در امور فرهنگی، کمرنگتر شوند، شاهکار تولید میشود و به دست خانوادهها میرسد. در این دوران، محدود کردن راههای ورود محصولات فرهنگی به دست مردم هیچ توجیهی ندارد چرا که همه این محصولات، از طریق اینترنت در دسترس همگان است اما متاسفانه این محصولات باید از هفتخان رستم رد شوند تا به دست مخاطبان برسند. از این رو بخش خصوصی هم تابع سیاستهای بنگاههای نشر دولتی و مراکز فرهنگی شدهاند. این مراکز به حقوق ناشران تعدی میکنند و کتابهای کودک را به چند دسته خاص محدود میکنند. مشکل ما این است که صنف ناشران و نویسندگان حرفهای نداریم و هیچکس به خواست ناشر و جامعه توجهی نمیکند و هیچ مسئولیتی در قبال پاسخ دادن به نیاز مخاطبان، در جامعه ما احساس نمیشود.
حجم گردش مالی بنگاههای نشر همچون توکا که به انتشار آثار کودک و نوجوان مبادرت میکنند چگونه است؟
نشرهایی مانند توکا که در بخش خصوصی و کاملا مستقل فعالیت میکنیم، به گونهای است که میتوانم بگویم تنها به خاطر عشق و علاقهای که به این کار داریم در این شغل ماندهایم. مشکلاتی مانند پخش محدود و ساختار توزیع نامطلوب و تبعیضآمیز کتاب، بزرگترین مشکلات ما هستند. در زمینه خرید کتاب از دولت قطع امید کردهایم.
این روزها و با طرح «تابستانه کتاب» و تخفیفهای 20 الی 25 درصدی که برای این آثار در نظر گرفته شده است، گویا کمی وضعیت خرید کتاب کودک و نوجوان به وسیله مردم مناسبتر شده است اما در طول سال، این بازار در چه وضعیتی قرار دارد. مردم برای بچههایشان کتاب میخرند؟
در یک سال اخیر، وضعیت مالی خانوادهها بدتر شده است و طبیعتا توان مردم برای خریداری کتاب هم رو به کاهش گذاشته است. بسیاری از کتابفرشیهای بزرگ، تعطیل شدهاند. البته اصلا نا امید نیستم. میدانم مشکل از کجاست و کشور و مردم کشورم را هم خوب میشناسم. مردم ما با فرهنگ هستند و همچنین جامعه کتاب دوستی هم داریم و مطمئن هستم این مشکلات برطرف
میشوند.
سوتیتر
برای ناشران دولتی، اهمیتی ندارد کتابی که چاپ میکنند جذاب است یا نه یا این کتابهای بدون جذابیت، سبب میشود کودکان، به کتاب خواندن علاقهمند نشوند. اکثر برنامهریزیها در این حوزه، سیاسی است و به ناشر، برای انتشار کتاب در زمینههای خاص، سفارش داده میشود. متاسفانه جامعه ما از کتابهایی که این ناشران منتشر میکنند اشباع شده است.
همانطور که گفتم بسیاری از ناشران خصوصی تابع سیاستهای دولت شدهاند چرا که تنها زمانی کتابهای ناشران از توزیع مناسب برخوردار میشوند که کتابهایی را که دولت و مراکز فرهنگی از آنها میخواهند به چاپ برسانند. معیارهای کتابخانهها و مراکز فرهنگی در زمینه انتخاب کتاب به هیچ عنوان با نیاز جامعه ما سنخیت ندارد و به کیفیت آثار نیز توجهی نمیشود. در نهایت بسیاری از ناشران خصوصی فقط منتظرند دولت از آنها حمایت کند و کتابهایشان را خریداری کند اما این اتفاق به ندرت پیش میآید و این ناشران ضرر میکنند. آن دسته از ناشران بخش خصوصی که وابستگی ندارند، شوقزده یک دوره کتاب منتشر میکنند و آنها هم در نهایت با ضررهای هنگفتی مواجه میشوند. در ایران یک یا دو ناشر مستقل، موفق در حوزه نشر کتاب کودک وجود دارد.
منبع: صبا