به گزارش فناوری فرهنگی، بخشی از آنچه سبب تفاوت روحیات، ویژگیها و عملکرد انسانها در بزرگسالی میشود نوع کودکی پشت سر گذاشتهشان و شیوههای تربیتی است که برای آنها لحاظ شده. گرچه افراد در بزرگسالی میتوانند به انتخاب سبک زندگی و سیر حرکتشان بپردازند اما نوع بینش و نگرشی که در کودکی و نوجوانی در ذهن آنها پایهگذاری میشود، اغلب شاکله رفتاریشان در بزرگسالی را تشکیل میدهد. بنابراین دوران کودکی با تمام ویژگیهایش، دوران مقدماتی طلایی و مهمی برایی شروع امیدوارکننده و سالم بزرگسالی است و ریشه بسیاری از اعتقادات، ارزشها و نکات تربیتی لازم است که در کودکی بنیان گذاشته شود.
بازی و کارگرد سر گرمی و تربیتی
زمانی که پای دوران کودکی و تربیت فرزند که به میان میآید، یکی از المانهای قابل توجه بازی و اسباب آن است. گرچه کودکان صرفا برای تفریح و لذتبردن به سمت بازی میروند اما برای بزرگسالان چه در نگاه دینی یا از نقطه نظر علمی، ثابت شده است که بازی تنها به منزله سرگرمی و تفریح نبوده بلکه بخشی از تجربه کودک برای زندگی و رفتارهای اجتماعی او در آینده است. اهمیت این موضوع مورد اتفاق دانشمندان اسلامی و غربی است. در دین مبین اسلام نیز بارها از جانب رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار (سلاما… علیهم) به اهمیت بازی کودکان اشاره شده است. از جمله اینکه پیامبر اکرم(ص) به کودکانی که از ایشان درخواست همبازیشدن با آنها را داشتند پاسخ مثبت میداد و امام علی(ع) در سخنی میفرماید: کسی که شیفته بازی باشد سعادتمند خواهد شد. در واقع برای بزرگسالان هوشمند، از والدین گرفته تا مربیان و دیگر اطرافیان کودک و حتی متولیان فرهنگی و دستاندرکاران ساخت اسباببازی، ابزار کمکی مناسب و تاثیرگذاری جهت نیل به اهداف بلند تربیتی است.
تاثیر هم نشینان خاموش بر کودکان
بازیکردن این امکان را فراهم میکند تا کودک فعالیتها و شرایط مختلف دنیای واقعی را در حین انجام بازی تجربه کند. از طرفی همچنان که بزرگسالان از همنشین خود تاثیر میپذیرند، کودکان بخش زیادی از اوقات خود را با اسباببازیهایشان میگذرانند، و تعلق خاطری نسبت به اسباببازیهایشان دارند و بسته به نوع و شرایط اسباببازی، تاثیرات زیادی از این همنشینان ظاهرا خاموش، میپذیرند. کودک با ساختن و خرابکردن بازیهایی چون پازل و لگو فکر میکند، خشمش را پیاده میکند، خلاقیتش را پرورش میدهد و راه حل مشکلات را پیدا میکند. در بازی با عروسکهای مختلف، تعامل با دیگران، محبتکردن، کمککردن و امر و نهیکردن را تمرین میکند. در بازیهای حرکتی تواناییهای بدنیاش را هم افزایش میدهد. و… البته باید در نظر داشت که هر آنچه در باب نکات مثبت اسباببازیها اشاره میشود میتواند نقطه مقابلی هم داشته باشد به این معناکه در برابر بازیهای مفید و اسباببازیهای کاربردی، بازیهای مضر و اسباببازیهای مخرب نیز وجود دارند.
اسباب بازی ها و تاثیر تربیت اخلاقی بر کودک
اسباببازی مناسب علاوه بر افزایش توانمندیهای جسمی، فکری و ارتباطی میتواند بخشی از تربیت اخلاقی کودک را نیز عهدهدار شود و به خصوص والدین میتوانند در انتخاب بازیها و اسباببازیهای مناسب و رساندن پیام اخلاقی آنها به صورت مستقیم و غیرمستقیم نقش پررنگی ایفا کنند. همانطور که اسباببازیهای مثل تفنگ و شمشیر کودکان به خصوص پسربچهها را به سمت جنگیدن و مبارزه و در مواردی خشونت سوق میدهند، اسباببازیهای مثل عروسکها هم کودکان، علیالخصوص دختران را به سمت همذاتپنداری با عروسک به ویژه در تیپ و ظاهر تحریک میکنند. کودکان حتی با دیدن عروسکهایی از پشت ویترین فروشگاهها هم در حال یادگیری و تامل هستند. کنجکاوی آنها با دیدن مدل مو، لباس، حالت صورت و سایر خصوصیات عروسک تحریک میشود و آنها را تشویق میکند تا خودشان را به شکل و شمایل عروسکی که میپسندند درآورند. چه این ویژگی، بستن موهای سر دخترک از دوطرف و پوشیدن دامن همرنگ عروسک مورد علاقهاش باشد یا میل پسربچه به استفاده از چادر مشکی مادرش برای تبدیل شدن به عروسک زورو یا استفاده از کلاهی که او را شبیه به پلیس موتورسوارش کند!
اسباب بازی های بی حیا
یکی از خصوصیات اخلاقی که اتفاقا از کودکی باید بذر آن در ذهن و روح فرد کاشته شود، حیا و عفاف است. حیا گرچه امری غریزی است اما این قابلیت را دارد که تایید و تشدید شود یا نادیده و سرکوب. بازیها و اسباببازی میتوانند فرصتی عملی و مفرح برای والدین در کاشت این بذر فراهم کنند. گرچه با وجود یک رابطه عاطفی مستحکم بین والدین و فرزندان، رعایت اخلاقیات توسط آنها، آموزش عملی را دربر خواهدداشت اما طبیعی ست که کودک در سنین پایین از همنشین کوچولوی خودش هم اثرپذیری و تبعیت خاصی داشته باشد. انتخاب اسباببازیهای مناسب از جمله عروسکهایی که پوشش قابل قبولی داشته باشند و روحیات کودکانهشان حفظ شده باشد، یا اسباببازیهایی که عکسهای مناسبی دارند باعث میشود تا کودک از ابتدا در جوار همنشینان مطلوبی قرار بگیرد. والدین حتی میتوانند با همراهی کودکشان، ضمن قصهگویی نکات ضروری برای رعایت حیا و عفاف را عنوان کنند و با مشارکت خود کودک، برای عروسکها لباس و پوشش مورد نظرشان را آماده کنند. یا حین بازی با عروسکها رفتارهای مناسب از سمت عروسک به عنوان عضوی از بازی را به کودک آموزش دهند. این کار در مورد تصاویر اسباببازیهای دیگر هم صادق میباشد. در عین حال ممکن است بازیهایی تحت عنوان هدیه و خارج از اختیار والدین وارد خانه شود. والدین میتوانند در صورت امکان با همراهی فرزندشان آن بازیها را اصلاح کنند و یا با قراردادن آن بازی در نقطه مقابل بازی مناسب، با همکاری کودک نقاط ضعف و خطاهای آن بازی در زمینه رعایت عفاف را پیدا و طرح کنند.
به خاطر داشته باشیم وقتی از کولهپشتی فرزندمان تا عروسک، مدادرنگی، جلد دفتر نقاشی و تصویر پازل و… همه حکایت از نوعی پوشش خالی از حیا و یا نامناسب برای سن و سال فرزند ما دارد، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که او به سمت آن پوشش گرایش پیدا نکند. در عین حال، گرچه ما به فرزندانمان به چشم کودکانی نابالغ نگاه میکنیم و شبیهشدن آنها به بزرگسالانی در ابعاد کوچک، برایمان جالب و جذاب و اسباب قربان صدقه است(!) اما این نوع پوشش و برخورد برای آنها تبدیل به عادت و حتی فضیلت و به خصوص فرصتی برای دیدهشدن و مورد تجمیدواقع شدن میشود. اتفاقا میل به تشویق شدن و به چشم آمدن برای دختران جدیتر است، همان دخترانی که در جایگاه حیا و عفاف هم قرار است و باید، نقش پررنگتری ایفا کنند. حالا میتوان دید که از دریچه همین اسباببازیهای به ظاهر، مایه تفریح کودک، چه ویژگیها و عاداتی که برای کودک رقم نمیخورد.
بر همین اساس است که داستان اسباببازیها حتی جنبه سیاسی پیدا میکند به نحوی که بعضی کشورها دست به خلق و صادرات مجاز و غیرمجاز اسباببازیهایی میزنند که از همان کودکی، فرزندان یک ملت را فارغ از ارزشها و اخلاقیات بومیشان تربیت کنند. بازیهایی که خودشان بازیچه بازیهای سیاسی پیچیدهای هستند که در این نوشتار نمیگنجد و تنها میتوان گفت واژگانی مثل حیا و عفاف را در ذهن کودک بیمعنا میکنند.
باید در نظر داشت که دانه حیا باید از کودکی در روح و ذهن کودک جوانه بزند تا در بزرگسالی بتواند به تنه تنومندش تکیه کند.
منبع: صابر