به گزارش فناوری فرهنگی، کارتونها سالها است که به صف پیشرو فیلمهای پرفروش پیوستهاند اما فرضیه متفاوتی که یکی از جدیدترین آنها با نام «پرندگان خشمگین» توصیه و تبلیغ میکند، این است که اگر روزی اوضاع نامساعد بود و خشمگینشدی، کار بدی نکردهای و چه بسا گره کارت همانجا باز شود و خشم، عارضه مجموعاً مفیدی است!البته این کارتون بر خلاف انیمیشنهای دیگر نه یک کار اصیل بلکه برگرفته از یک بازی ویدئویی و جزئی از پروژه های عظیم و دیوانهواری است که مدتها میشد در امریکا و اروپا شرح و وصف هر یک از اپیزودهای آن را روی موبایلهای هوشمند خود دریافت و سرخود را با آن گرم کرد. تفاوتی که ورسیون سینمایی «پرندگان خشمگین» با بازی ویدیویی آن دارد، وسیعتر شدن چارچوب آن و به تبع آن دیوانهتر نشان دادن دنیایی است که در آن زندگی میکنیم.
بالاتر از راچت و کلنک
بازی «The Angry Birds» از محصولات شرکت فنلاندی رووریو بوده و اول بار در سال 2009 به بازار عرضه شد. ورسیون سینمایی آنکه از 11 هفته پیش در سطح جهان اکران شد و تا این لحظه 363 میلیون دلار فروخته، با بداعتهای «لگو» که یک کارتون برگرفته دیگر از بازیهای ویدئویی است برابری نمیکند ولی از «راچت و کلنک» دیگر بازی ویدئویی تبدیل شده به یک فیلم سینمایی که آن هم در اواسط بهار امسال اکران شد و شکست تجاری بدی خورد، فیلم بهتری است.
دو سال پس از دوران اوج
کارگردانان مشترک «پرندگان خشمگین» کلی کایتیس و فرگال رایلی هستند که هرچند نخستین مرتبه کارگردانی خود را در عرصه فیلمهای بلند تجربه میکنند، ولی سابقه سالها کار در واحد انیمیشن استودیوهای معتبر والت دیسنی و برادران وارنر را دارند. البته حاصل کار گروههای فنی سازنده این فیلم در سطوح عالی است و یک اثر سه بعدی تماشایی را خلق کردهاند و برخی جلوههای تصویری فیلم شگفت انگیز است اما فیلم در زمانی اکران شد که از دوران اوج رواج این بازی ویدئویی حدود دو سال گذشته است. در عینحال چون ابزار لمس جذابیتهای این بازی طی ورسیون سینماییاش سهلالوصولتر شده و سرعت کار بیشتر است، چه بسا فیلم فعلی شروعی بر یک فرانچیز تازه سینمایی بعد از ایجاد فرانچیز بازی ویدئویی آن طی دهه گذشته باشد.
صدای جغدوار شون پن
زیباییهای بصری این محصول سینمایی در تضاد با برخی نوشتارهای اصولگرایی جان ویتی فیلمنامهنویس این کارتون قرار دارد و ویتی که متن ورسیون سینمایی «سیمپسونها» و «الوین و چیپ مانکز» را هم نوشته بود، تا حدی آتشهای موجود در متن داستان را رام و مهار کرده است. در چنین فضایی کاراکترهای اصلی که اغلب پرندگانی با رنگهای متفاوت و طبایع مختلف هستند یک بهیک به تصویر کشیده میشوند و از آن قبیلند شخصیت «رد» (با صدای جیسن سودی کیس) که یک مجری برنامههای هنری و تفریحی برای کودکان است! قیام رد علیه کارفرمایانش او را دادگاهی میکند و وی را محکوم به شرکت در کلاسهای مدیریت خشم میکنند و پزشک ناظر بر این پروسه ماتیلدا (با صدای مایا رودولف) است که خودش را مرغ رها از خشم مینامد! آنگاه رفت و آمد یا دشمنی رد را با سایر کاراکترهای داستان پرندگان خشمگین میبینیم که اضافه بر بازی ویدئویی مربوطه آنها را در اپیزودهای تلویزیونی ساخته شده از روی این داستانها هم مشاهده کرده بودیم. از این دسته پرندگان تندرو و اغلب آتشینمزاج میتوان به چاک (جاش گد)، بمب (دنی مک براید) که واقعاً همانند یک بمب وحشتناک ساعتی است و لوموکس ترنس (شون پن) اشاره کرد که نفر آخر صدای حرف زدنش به لطف اداهای شون پن معروف مثل جغدها و آزاررسانیهایش دیوانهوار است.
وقتی توریستها میآیند
وقتی گروهی از پرندگان توریست (!) از جزیرهای در آن حوالی میآیند و به سرزمین کاراکترهای فوق وارد میشوند، دو گروه با یکدیگر قاطی میکنند و در مواقعی نیز به سازش میرسند. بعضی از روزها سبدهای پر از میوه و صلح است که از اینسو به آنسو میرود و فقط برخی چهرهها مانند «رد» هستند که به این حسن نیتها شک میکنند. البته رد حق دارد زیرا گروهی از این توریستها و پرندگان مهاجر فقط در ظاهر پزی مصالحهجو دارند و در باطن آمدهاند تا همه چیز را قبضه کنند.
مهربانی در عین جنگ
پرندگان خشمگین و به واقع سازندگان آن میدانند که جزئیات و ترکیب رنگها در توفیق کارشان نقش بسیار مهمی دارد و همینطور در پیامرسانی و اوج توفیق فرگال رایلی و کلی کایتیس زمانی است که پرندهای بزرگ را به نمایش میگذارند که در اوج برخورد پرندگان خشمگین با مهاجران بد طینت، فارغ از جنگهای زمانه روی آشیانه کوچک دو فرزند بلند و نوزادش فرود میآید و درون جعبه غذایشان یک غذای لذیذ را میگذارند. این پیام صلح در اوج حرارت جنگها در کره خاکی و یک فانتزی فوقالعاده در جهان ویران شده از بد عهدیها است. جهانی که در ورسیون سینمایی شرکت کلمبیا از روی بازی ویدئویی کمپانی روویو، تدوینگرانی مثل کنت بیدا و الی گارت، موسیقی سرایی همچون هیتور پرییرا و طراح صحنهای مانند پیت اوسوالد هم سهم بزرگی در خلق آن داشتهاند و همینطور دنی دیمیات که مدیر جلوههای بصری بوده است. بیانصافی است اگر این را هم نگوییم که در میان صداپیشههای فیلم کیگان مایکل کی، تایتوس برگس، بیل هادر و پیتر دینکلیج نیز جای دارند و صدایشان واقعاً به فراخور نقش است.
منبع:روزنامه ایران