به گزارش فناوری فرهنگی، از سال 2009 تا 2011 روند پیشرفت تنها دو زیربخش در صنایع خلاق آلمان بالاتر از میانگین رشد کل صنایع خلاق بوده است؛ صنعت نرمافزار و بازی و بازار هنرهای نمایشی.
دایتولد گروهن؛ استاد دانشگاه تکنولوژی دورتموند آلمان، دانشکده برنامهریزی فضایی و استاد دانشگاه میشیگان آمریکا، دانشکده برنامهریزی، طراحی و ساخت است.
وی درباره روند توسعه صنایع خلاق آلمان مینویسد: مفهوم صنایع خلاق در 10 الی 15 سال گذشته در حالی شکل گرفت که بخشهای متعدد این حوزه، سالهاست در سیستمهای اقتصادی مشغول فعالیت و درآمدزایی بودهاند. این مفهوم تقریبا با «اقتصاد خلاق» و «صنایع فرهنگی» معادل است.
حوزه صنایع خلاق در آلمان همانند انگلستان طیف وسیعی از زیربخشها از قبیل صنعت موسیقی، تجارت کتاب، هنر و بازارهای عتیقه، صنعت فیلم، تلویزیون و رادیو، هنرهای نمایشی، طراحی مد، معماری، مطبوعات، تبلیغات، صنعت بازی و نرمافزار را دربر میگیرد.
این مفهوم در جریان کنفرانس وزرای اقتصاد در سال 2009 به کار رفت. تمامی زیر بخشهای گفتهشده در یک هدف اشتراک دارند؛ دستیابی به سود اقتصادی به واسطه ایجاد، تولید، توزیع یا انتشار محصولات یا خدمات خلاق و فرهنگی. در این راستا نیروی کار خلاق بهعنوان اتصالدهنده اجزای اصلی تمامی زیر بخشهای این صنعت در نظر گرفته میشود.
امروزه، صنایع خلاق در آلمان، نهتنها در اقتصاد دانشبنیان نقش بسیار مهمی ایفا میکنند بلکه بهعنوان یک شاخص مهم برای استقلال در حوزههای مختلف اقتصادی در شهرها و مناطق مختلف در نظر گرفته میشود.
ایجاد 960 هزار شغل در آلمان
در سال 2010 حدود 240 هزار بنگاه و موسسه اقتصادی با برآورد تقریبی 960 هزار شغل در آلمان مشغول به فعالیت بودند که یک گردش مالی 137 میلیارد یورویی ایجاد کرده است.
این تحقیق بر آن است تا روند توسعه صنایع خلاق آلمان در گذشته و نیز وضعیت کنونی آن را با بررسی سیاستهای حمایتی اخیر صنایع خلاق، مطالعه کند. عوامل کلیدی توسعه این صنایع، در وضعیت و شرایط کنونی آلمان دیده خواهد شد. به علاوه این مطالعه بنا دارد ایدههای جدیدی را در باب حمایت از پارکهای علم و فنآوری را که قادرند اثرات مهمی بر صنایع خلاق برجای گذارند ارائه دهد. از نقطه نظر روششناختی این تحقیق تلفیقی است از چند مطالعه تجربی که بر مبنای یک ادبیات نظری شکل گرفتهاند.
روند توسعه صنایع خلاق در آلمان
صنایع خلاق در آلمان از سال 2000 بهطور مداوم پیشرفت داشته است. بر این اساس از سال 2000 تعداد شرکتها و بنگاههای اقتصادی از 2000 شرکت به 240 هزار در سال 2010 افزایش یافته است. گردش مالی این حوزه از 127 میلیارد یورو در سال 2000 به 137 میلیارد یورو در سال 2010 رسید.
در سال 2011 تعداد نیروی کار به عدد 984 هزار رسید که این رقم جدای از تعداد 710 هزار نیروی کار حاشیهای است.
صنایع خلاق در آلمان موجب تولید حدود 63 میلیارد یورو ارزش ناخالص اضافی در سال 2011 شد که معادل 2.4 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور در آن سال بوده است. این رقم با 58 میلیارد یورو در سال 2004 آغاز شد.
حتی صنایع خلاق در مقایسه با دیگر صنایع نیز قابل ملاحظهاند.
در این نمودار تعداد نیروی کار صنایع خلاق در سال 2010، با نیروی کار در حوزههای صنایع شیمیایی، مهندسی مکانیک و صنعت اتومبیل مقایسه شده است. در آن زمان، حوزه صنایع خلاق حدود 960 هزار نیروی کار در اختیار داشت که تفاوت چندانی با تعداد نیروهای کار حوزه مهندسی مکانیک ندارد. از نکات قابل توجه این نمودار، آمار 908 هزار نیروی کار در بخش صنعت خودرو است که در مقایسه با تعداد نیروها در صنایع خلاق رقم پایینتری است. نمودار نشان میدهد تعداد نیروی کار صنایع خلاق بیش از دو برابر حوزه صنایع شیمیایی است.
سهم صنایع خلاق در ارزش افزوده داخلی
نمودار شماره دو سهم درآمد ناشی از صنایع خلاق در ارزشافزوده داخلی را با سهم درآمدی دیگر بخشها مقایسه میکند. بر اساس این نمودار از یک سو، سهم درآمدی صنایع خلاق، با 61.4 میلیارد یورو، بالاتر از حوزه صنایع شیمیایی(با 38.5 میلیارد یورو)، حوزه تامین انرژی(با 53.9 میلیارد یورو) و از سویی دیگر پایینتر از بخش مالی(با 73.1 میلیارد یورو)، مهندسی مکانیک(با 73.8 میلیارد یورو) و صنعت خودرو (81 میلیارد یورو) است.
با نگاهی به آمارها متوجه خواهیم شد که بخش مالی و بانکی، مهندسی مکانیک و صنعت خودروسازی در آلمان از پیشرفت بسیار قابل ملاحظهای برخوردار است. نمودارها نشان میدهد حوزه صنایع خلاق نیز از حوزههای پیشرفته آلمان محسوب میشود.
جایگاه متوسط صنایع خلاق آلمان در مقایسه با برخی کشورهای اروپایی
اگر بخواهیم در مقام مقایسه با دیگر کشورها از جمله بریتانیا، فرانسه، ایتالیا یا اسپانیا برآییم نمودارهای ارائه شده شرایط متوسطی را برای آلمان نشان میدهد. طبق مقالهای در سال 2011، فعالیتهای محوری صنایع خلاق در بریتانیا 6.2 درصد GDP آن کشور را تشکیل میدهد و این عدد برای کشورهای فرانسه 4.9 درصد، آلمان 4.2، ایتالیا 3.8 و اسپانیا 3.6 درصد بوده است. بر اساس این یافتهها، فعالیتهای محوری صنایع خلاق 5.4 درصد کل مشاغل بریتانیا را شامل میشود و این نسبت برای آلمان 4.1 درصد، فرانسه 3.7 درصد، ایتالیا 3.6 درصد و برای اسپانیا 3.5 درصد کل مشاغل است.
توسعه بخشی یا همهجانبه؛ وضعیت زیربخشهای صنایع خلاق آلمان
از زمانی که توسعه صنایع خلاق آلمان از جهت شاخصهای کلیدی اقتصادی به روند عمومی مناسب و مثبتی دست یافت، این موضوع مطرح شد که آیا یک توسعه همه جانبه در همه زیربخشها رخ داده است یا تنها برخی بخشها رشد قابل ملاحظهای داشتهاند و بقیه بخشها را نیز تحتالشعاع پیشرفت خود قرار دادهاند.(شکل سه) مطالعات Söndermann در سال 2012، نشان داد میانگین تغییرات گردش مالی زیربخشهای صنایع خلاق بین سالهای 2009 الی 2011 همگن نبوده است. اول اختلاف بسیار زیادی بین زیربخشها مشاهده میشد. از رشد +11.7 درصدی صنعت بازی و نرم افزار تا رشد -4.4 درصدی بازار کتاب. دوم عمده زیربخشها دستخوش یک توسعه کلی مثبت شدهاند. بر این اساس بازار تبلیغات دچار پیشرفت +1 درصد، صنعت موسیقی+1.3 درصد، بازار معماری +2.5 درصد، صنعت فیلم +4.2 درصد، بازار هنرهای نمایشی +4.5 درصد، صنعت طراحی +5 درصد، بازار هنر +6 درصد، صنعت رادیو تلویزیون +6.4 درصد و بالاخره صنعت بازی و نرمافزار که پیشتر ذکر شد به رشد مناسب +11.7 درصدی دست یافت. تنها دو زیرشاخه با رشد منفی مشاهده شدند: بازار مطبوعات (%-0.6) و بازار کتاب (4.4%).
سوم، اگر میانگین رشد تمام زیربخشها را +3.3% در نظر بگیریم، شش زیربخش، شامل صنعت فیلم، بازار هنرهای نمایشی، صنعت طراحی، بازار عرضه آثار هنری، صنعت رادیو تلویزیون و صنعت بازی و نرمافزار آثار هنری بالاتر از میانگین هستند. با این حال پنج زیربخش پایینتر از میانگین عبارتند از بازار معماری، صنعت موسیقی، بازار تبلیغات، بازار مطبوعات، صنعت موسیقی، بازار تبلیغات، بازار مطبوعات و بازار کتاب.
توسعه گردش مالی بین سالهای 2009 و 2011 در زیر بخشهای صنایع خلاق آلمان(به درصد)
بازار کتاب، بازار مطبوعات، بازار تبلیغات، صنعت موسیقی، بازار معماری، firm industry، بازار هنرهای نمایشی، صنعت طراحی، بازار محصولات هنری، صنعت رادیو و تلویزیون، صنعت بازی و نرمافزار.
عامل مهم دیگر، توسعه اشتغال است که البته زیربخشها در این حوزه نیز متنوعند. همانگونه که در نمودار شماره چهار مشاهده میشود(بر مبنای گزارش ساندرمن2012) توسعه زیربخشهای صنایع خلاق آلمان از 2009 الی 2011 طیفی متنوع از +4.8درصد(صنعت بازی و نرمافزار) تا -2.4درصد(بازار مطبوعات) را پشت سر گذاشته است. شش زیربخشی که در این زمینه توسعه مثبتی را از خود نشان دادهاند عبارتند از: بازار کتاب (+0.5درصد)، صنعت رادیو و تلویزیون (0.7درصد)، صنعت طراحی (+1.1درصد)، بازار معماری (+2.5درصد)، بازار هنرهای نمایشی (+2.6درصد) و صنعت بازی و نرمافزار که با +4.8 درصد بیشترین توسعه را از آن خود کرده است اما پنج زیربخشی که روندی نزولی را سپری کردهاند عبارتند از صنعت موسیقی(0.3درصد) بازار تبلیغات(0.5درصد)، صنعت فیلم (0.8درصد)، بازار محصولات هنری (0.8درصد) و بازار مطبوعات (2.4درصد).
توسعه اشتغال بین سالهای 2009 و 2012 در زیربخشهای صنایع خلاق آلمان (تغییرات به درصد)
بازار کتاب، بازار مطبوعات، بازار تبلیغات، صنعت موسیقی، بازار معماری، firm industry، بازار هنرهای نمایشی، صنعت طراحی، بازار محصولات هنری، صنعت رادیو و تلویزیون، صنعت بازی و نرمافزار
به علاوه تنها سه زیربخش بالاتر از درصد میانگین توسعه صنایع خلاق در حوزه اشتغال (+1.2درصد) قرار گرفتهاند: صنعت بازی و نرم افزار، بازار هنرهای نمایشی و بازار معماری. این در حالی است که هشت زیربخش، پایینتر از درصد میانگین هستند؛ صنعت رادیو تلویزیون، بازار محصولات هنری، صنعت طراحی، صنعت فیلم، صنعت موسیقی، بازار تبلیغات، بازار مطبوعات و بازار کتاب.
نکته حائز اهمیت آنکه هیچگونه رابطه مستقیمی بین توسعه گردش مالی که در جدول شماره سه به آن پرداخته شد و توسعه اشتغال در جدول چهار، وجود ندارد. این موضوع در جدول پنج مشخص است.
بر اساس نمودار شماره پنج میتوانیم نتیجه بگیریم که میان سالهای 2009 تا 2011 روند پیشرفت تنها دو زیربخش در صنایع خلاق آلمان بالاتر از میانگین رشد کل صنایع خلاق بوده است: صنعت نرمافزار و بازی و بازار هنرهای نمایشی.
در جدول پنج بازار معماری در حوزه اشتغال رشدی بالاتر از حد میانگین کل را نشان میدهد و برعکس در حوزه گردش مالی پایینتر از میانگین کل است.
جدول پنج: وضعیت گردش مالی و اشتغال در زیربخشهای صنایع خلاق آلمان
ویژگی گروه دیگری از زیربخشها، توسعه پایینتر از میانگینشان در حوزه اشتغال و توسعه بالاتر از میانگینشان در حوزه گردش مالی است. این گروه شامل صنعت طراحی، صنعت رادیو و تلویزیون، صنعت فیلم و بازار هنر هستند و بالاخره آنکه گروه دیگری از زیربخشها در هر دو حوزه اشتغال و گردش مالی پایینتر از میانگیناند؛ بازار کتاب، صنعت موسیقی، بازار مطبوعات و بازار تبلیغات. این آمارها نشان میدهد که در چند سال گذشته تنها دو زیربخش صنعت بازی و نرم افزار و بازار هنرهای نمایشی توانستهاند به رشد قابل اعتنایی دست یابند.
صنایع خلاق و دیگر حوزههای اقتصاد
آرنت و همکارانش (2012) اشاره میکنند که «صنایع خلاق بهتنهایی پتانسیلهای نوآورانه قدرتمندی را درخود ندارند اما قادرند نقش تسریعدهنده مهمی را برای نوآوریها و رشد دانشبنیان در برخی دیگر از حوزههای اقتصادی فراهم کنند» اما چگونگی تحقق این موضوع را برخی از همین نویسندگان بیشتر تشریح میکنند:
1- «صنایع فرهنگی و خلاقانه در حوزه بهکارگیری فرمها و شیوههای جدید در انجام کار، بسیار نوآورانه و پیشروانه است.»
2- «شرکتهای فعال در حوزه صنایع خلاق و فرهنگی استفاده زیادی از نوآوریهای غیر فنی میبرند و بنابراین موجبات گسترش نوآوری در حوزههایی میشوند که با پیشرفتهای فنی همراه بودهاند.»
3- «صنایع خلاق و فرهنگی، موجبات پیشبرد نوآوری در دیگر بخشها را فراهم میکنند و بهواسطه جهتگیری عمیق آنها به حوزه نوآوری، رقابت را در حوزههای مختلف اقتصاد گسترش میدهند.»
4- «صنایع خلاق و فرهنگی از طریق پدید آوردن تجربههای نو برای مصرفکنندگان و ترکیب احساس با کالا و خدمات، قادرند نوآوریهای دیگر بخشهای اقتصادی را قابل عرضه و نیز قابل فروش کنند.»
5- «بهمنظور افزایش بهرهبرداری از ظرفیتهای بکر و جدی در بسیاری حوزهها، نیاز است که صنایع خلاق و فرهنگی در آن حوزهها قابلرویت و دسترسی باشند.»