به گزارش فناوری فرهنگی، این چهارمین و آخرین قسمت از پروندهی بررسی پینما در کشور روسیه است. سه قسمت قبلی با عناوین «تاریخچهی پینماهای روسیه»، «تولد پینما در روسیه» و «پینماهای پرمخاطب در روسیه» توانستند نگاه نسبتاً جامعی را از دیدگاه این کشور در خصوص این حوزه به ما بدهند. و اکنون، زمان آن است تا با پرچمداران این صنعت دریکی از مطرحترین کشورهای جهان آشنا شویم.
از «داستانهای تصویردار» تا پینماها
بخش قابلتوجهی از نویسندگان معاصر پینماهای روسی – علیالخصوص آنهایی که در میانهی دههی سوم زندگی بوده و کودکی خود را در دوران اتحاد جماهیر شوروی سابق گذراندهاند – تصویرگران و نویسندگان «داستانهای تصویردار» (اصطلاحی که در شوروی سابق برای پینماها استفاده میشد) را معلمین خود میدانند. هنرمندان شوروی از قبیل یوگنی میگانوف[۱]، گنادی کالینوسکی[۲]، گنریخ والک[۳] و گنادی ناواژیلف[۴] کاریکاتورها، تصاویر و کارتونهای متحرکی ساختند که اکنون از آنها به عنوان آثار کلاسیک یاد میشود. نسل جدید هنرمندان تحت تأثیر کارهای آنها رشد یافتهاند.
در همین دوره، تأثیر هنرمندان خارجی نیز قابلتوجه بوده است. مجلهی پینمای فرانسوی پیف[۵] در اتحاد جماهیر شوروی بسیار محبوب بود. این مجله در غرفهی ادبیات خارجی کتابفروشیها به فروش رفته و داستانهای مشخصی از آن نیز در مجلهی نااوکا ای ژیزن[۶] (علم و زندگی) به چاپ میرسید. منبع دیگر الهام، اثر هرژه[۷] به نام تن تن[۸] بود. رومن سارژنکو [۹]هنرمند در زمان کودکی خود عاشق داستانهای محبوب پتیای موقرمز[۱۰] اثر ایوان سمیونوف[۱۱] بوده و تصور میکند که آن قصهها تحت تأثیر پینماهای تن تن بودهاند.
در سال ۱۹۸۸ میلادی، استودیوی تولید پینمای کوم[۱۲] پایهگذاری شد و طبقهی زیرین دفتر ویراستار روزنامهی وچرنیایا مسکوا[۱۳] (غروب مسکو) به آن اختصاص یافت. در این استودیو تعداد زیادی از هنرمندان پینمای روسیه دوران کاری هنری خود را آغاز کردند. از میان این هنرمندان میتوان به آسکولد آکیشین[۱۴]، آندری اسنگیریف[۱۵]، آندری آیوشین[۱۶]، یوگنی ژیگونوف[۱۷] و میشا زاسلاوسکی[۱۸] اشاره نمود. این نویسندگان تعدادی از پروژههای جذاب را آغاز کردند. میشا زاسلاوسکی و آسکولد آکیشین اقتباسی تصویری از رمان میخاییل بولگاکف[۱۹] با نام مرشد و مارگریتا[۲۰] را منتشر کردند که اولین بار توسط یکی از شرکتهای انتشاراتی روسی چاپ شده اما توسط ناشر فرانسوی اکت سود[۲۱] در سال ۲۰۰۵ میلادی به دست گرفته شد. امروزه، لقب آسکولد آکیشین «پدر گونهی وحشت در روسیه» است. از میان مهمترین کارهای او میتوان به اقتباس تصویری آثار میخاییل بوگالکف، داستانهای ری بردبری[۲۲] و ویلهلم هوف[۲۳]، و مجموعهی پیونرسکایا پراودا: هورور[۲۴] (حقیقت برای پیشتازان جوان: وحشت) بر اساس داستانهای اشباح – که توسط دانشآموزان شوروی در دههی ۱۹۷۰ میلادی اجرا میشد – اشاره نمود. در سال ۲۰۱۳ میلادی، شرکت انتشاراتی بلومکنیگا[۲۵] رمان تصویری آکیشین را با نام سرگذشت پینماهای من[۲۶] منتشر نمود. این کتاب، ترکیبی از داستان زندگی شخصی نویسنده، داستان شخصیت هنری او و تاریخچهی پینما در روسیه است. در سال ۲۰۱۵ میلادی، شرکت انتشارات روسی آلت گراف[۲۷]، رمان تصویری او را بر اساس داستانهای (گوارد فیلیپس لاوکرافت) اچ پی لاوکرافت[۲۸] منتشر کرد.
کارهای مختلف آسکولد آکیشین: سرگذشت پینماهای من، حقیقت برای پیشتازان جوان: وحشت، و زامبی در اتحاد جماهیر شوروی
آندری و ناتالیا اسنگیریوف[۲۹]، که آنها هم دوران کاری خود را در استودیوی کوم آغاز کرده بودند، یکی از محبوبترین و طولانیترین پروژههای پینما در روسیه را که مشتمل بر مجموعهای از پینماهای کودکان به نام کیشکا[۳۰] بود خلق کردند. این پینما بین سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۸ میلادی در هفتهنامهی سمیا[۳۱] (خانواده) منتشر میشد و بعدها نیز به شکل یک مجموعهی کامل ارائه شد. میشا زاسلاوسکی، همکار و ویراستار آندری و ناتالیا میگوید: «اسنگیریوفها تلاشهای قهرمانانهای برای حفظ مجموعه در مورد گربهی کیشکا مصروف کردند که باعث بقای این اثر حتی در طی دوران کسادی صنعت چاپ پینماهای روسیه شد. عشق وفادارانهی خوانندگان و پشتکار نویسندگان، این گربهی خالدار با چهرهی همیشه احمقش را یاری رساند.» اسنگیریوفها بعد از این اثر مجموعههای دیگری را نیز برای پینماهای کودکان خلق کردند. از این بین، دو کتاب پینما با مضمون زندگی مستقل بعد از رشد یافتن در پرورشگاه و یا مدرسهی شبانهروزی با عناوین فردا چه خواهد شد[۳۲] و عروس[۳۳] در سال ۲۰۱۵ میلادی منتشر شدند.
کارهای آندری و ناتالیا اسنگیریوف: کیشکا و عروس
آندری آیوشین هنرمند (ملقب به تزراتزک[۳۴]) – که او هم کارش را با کوم آغاز کرد – در دههی ۱۹۹۰ میلادی کاریکاتورها و داستانهای تصویری برای روزنامهها خلق میکرد. در سال ۱۹۹۱ او کتابخانهای اینترنتی تحت عنوان کومیکسولیوت[۳۵] از پینماهای منتشر شده در اتحاد جماهیر شوروی سابق به راه انداخت. این منبع برخط اثر بزرگی بر روی رشد هنرمندان روس داشت. رومن سورژنکو نویسندهی کتابهای پینما به خاطر میآورد که: «اگر بخواهم حقیقت را به شما بگویم، با دیدن کومیکسولیوت من احساس حماقت توأم با شگفتی داشتم. حس میکردم که یک قطار بزرگ از کنار من در حال عبور بوده و باید به درون این قطار در حال حرکت میپریدم. در قسمت بایگانی خبر این تارنما من یک آگهی استخدام هنرمند را که مربوط به مدتها پیش بود، یافته و نمونه هایی از کارهایم را ارسال کردم … » آندری آیوشین در حال حاضر به عنوان تصویرگر آزاد و هنرمند پینما فعالیت میکند.
اثری از آندری آیوشین (تزراتزک)
همکاری هنرمندان روسی با ناشران خارجی
بررسی زندگینامهی هنرمندان پینماهای روسیه، کتابهای پینمای مورد علاقهی آنها را علت کشش تقریباً همهی آنها به سمت ترسیم پینماها از کودکی نشان میدهد. یوری ژیگونوف[۳۶] هنرمند پینماهای روسی – که در کودکی به شدت تحت تأثیر تن تن قرار گرفته و پینماهای بلژیکی تا همیشه برایش به عنوان مدلی از این رسانه در آمده – در حال حاضر در بلژیک شاغل است. میشا زاسلاوسکی – که همکار سابق یوری در استودیوهای پینمای کوم بود – به خاطر میآورد که: «از آنجایی که جامعهی پینمای روسیه مملو از بیمیلی بوده و خوشبینانهترین پیشبینیها چیزی شبیه این بود که «باید بین پنج تا ده سال دیگر صبر کنیم تا بازار پینما در روسیه شکل گرفته و ما بتوانیم وارد این حرفه شویم» باعث شد که ژیگونوف عاقلانه نتیجهگیری کند که ممکن است انتظار برای چنین بازار خیالی پینماهایی تا ابد به درازا انجامد. بنابراین او تصمیم گرفت هر جا که چنین بازاری در آن شکل گرفته بود را برای یافتن شغل جستجو کند.» یوری در سال ۱۹۹۴ کشور را به قصد بروکسل ترک کرده و در آنجا از دفتر ویراستاران ناشر فرانسوی لو لومبارد[۳۷] بازدید به عمل آورد. او در آنجا اثر خود با نام پیسما کریوتسوا[۳۸] (نامههای کریوتسوف) که اساساً برای خوانندگان اروپایی و بازارهای اروپا خلق شده بود را عرضه کرد. تنها یک سال بعد آلبوم پینمای او به کتابفروشیهای اروپا راه یافت. مهمترین اثر ژیگونوف که توسط لو لومبارد منتشر شد، طراحیهای او برای مجموعهای از رمانهای تصویری ماجراجویانه و جاسوسی با عنوان آلفا[۳۹] بوده و اندکی بعد او به نمایشنامهنویس همین مجموعهها بدل شد.
داستان رومن سورژنکوی هنرمند یک نمونهی دیگر از الهامگرفتن در کودکی است. شرکت لو لومبارد تصمیم به گسترش جهانی مجموعهی پینمای تورگال[۴۰] گرفته و تعدادی از هنرمندان را برای کار بر روی بخشهای جدید این اثر مد نظر قرار داد. از رومن نیز در مورد همکاری با این پروژه درخواست شد. خود رومن تصمیم به همکاری با شرکت فوق را مرتبط با این حقیقت میداند که او از سن نوزده سالگی به بررسی شیوهی گژِگژ روسینسکی[۴۱] مشغول بوده است. روسینسکی، خالق تصاویر نامیرای تورگال، هنرمند مورد علاقهی رومن بود.
در مورد موضوع همکاری هنرمندان روس با ناشرین خارجی باید نام آرتیوم تراخانوف[۴۲] هم ذکر شود. این نویسندهی جوان اما با تجربهی پینما، در سال ۲۰۱۴ میلادی کارهایش را توسط شرکت انشاراتی ایمیج[۴۳] منتشر نمود. آرتیوم در زمانی که استیو اورلاندو[۴۴] نمایشنامه نویس معروف متوجه کارهای این هنرمند جوان شده بود و به او پیشنهاد همکاری داد، در حال خلق پینماهای غیرانتفاعی خود به نام شمشیر دیوانه[۴۵] بر روی اینترنت بود. همکاری آنها منجر به تولید مجموعهی علمی تخیلی جریانهای آب زیر دریا[۴۶] شد. بین ماههای فوریه تا جولای سال ۲۰۱۴ شش نسخه از این قصه ارائه شد و این پینما در سال ۲۰۱۵ توسط شرکت انتشاراتی کومیلفو[۴۷] به زبان روسی منتشر گردید.
نمونههایی از کارهای آرتیوم تراخانوف: جریانهای آب زیر دریا (با داستانی از استیو اورلاندو) و عشق ممنوعه (با داستانی از جسی یانگ)
امروزه، آرتیوم یکی از پرتقاضاترین حرفهایها در صنعت روسیه و یک مهمان مورد علاقه در فستیوالهای پینمای روسی است. او دائما مورد سؤال قرار میگیرد که «چگونه موقعیتهای همکاری با ناشران خارجی را به دست میآوری؟» آرتیوم پاسخ میدهد که برای این کار باید تا آنجایی که امکان دارد در شبکههای اجتماعی فعال باشیم. یک فرمول بینقص دیگر برای شروع پروژههای همکاری با ناشرین خارجی هم، کاملاً شبیه به دایرهی ادبیات سنتی، از طریق کار کردن با آژانسهای بینالمللی است. برای مثال، علاوه بر سالیان متمادی تجربه و اطلاعات کسب کردن از شیوهی روسینسکی، آژانس باغچهی گوجهفرنگی[۴۸] هم به رومن سورژنکو در همکاری با مجموعهی جانبی جهانهای تورگال[۴۹]، به عنوان نویسنده، یاری رساند.
مجلات هواداری و فستیوالها
فستیوالهای بینالمللی پینما اثر بسیار مهمی بر روی جامعهی فعال در پینماهای روسی داشتهاند. فستیوال پینمای کوممیسیا[۵۰] (کوممیشن[۵۱])، که از سال ۲۰۰۲ در مسکو برگزار میشود، و فستیوال بومفست[۵۲]، که از ۲۰۰۷ در سنپترزبورگ برقرار است، به پایگاههایی برای ارتباط و جاذبهای برای همهی علاقمندان به پینماها بدل شدهاند. سازماندهندگان فستیوال بومفست یک شرکت انتشاراتی به نام بومکنیگا[۵۳] نیز به راه انداختهاند؛ که یکی از معدود ناشرانی است که با نویسندگان روس همکاری میکند. آنها با هنرمندان مشهوری مانند آسکولد آکیشین، و نسل جدید و جوانتری از هنرمندان پینماها – که اغلب شرکتکنندگان برتر فستیوال بومفست هستند – همکاری میکنند.
برای مثال، دانیا اودوبنی[۵۴] هنرمندی از کالینینگراد[۵۵] برای اولین بار با شرکت و ارائهی مجلات هواداری در فستیوال بومفست – که به سرعت نایاب شدند – مطرح گردید. این مجلات بعدها توسط بومکنیگا جمعآوری شده و منتشر گردیدند. دانیا بعدها به دعوت دیمیتری یاکولف مدیر شرکت انتشاراتی و فستیوال، به عنوان سخنران به این فستیوال بازگشته و در مورد ماجرای خود در زمینهی این که «چگونه طراحی پینماها را آغاز کرده، جهت کمک به تهییج دیگران برای شروع کار خود (در صورت تمایل)» صحبت کرد.
نمونههایی از کارهای دانیا اودوبنی در «سامنوی» (با من)
از سال ۲۰۱۳ میلادی فستیوال سام ایزدام[۵۶] (بنویس و منتشر کن) در روسیه برگزار میشود. در سال ۲۰۱۴ رمان تصویری بوروویتسکی[۵۷] به لیست منتخب این فستیوال پیوست. نویسندهی این رمان ایوان یشوکوف[۵۸] است؛ که سرگذشت او نمونهای مشابه با نویسندگان پینماهای روسی است. او شبیه بسیاری از نویسندگان دیگر، با سایر همکارانش یک استودیوی تولید پینما به راه انداخته، در فستیوالهای پینما شرکت کرده و تصاویر کتابها و پینماها برای آگهیهای تجاری را خلق کرده است. ایوان اکنون مشغول خلق، انتشار و فروش رمان تصویریاش به نام بوروویتسکی در شهر زادگاهش اومسک است. صحنههای این رمان تصویری کارآگاهی، در اومسک[۵۹] سال ۱۹۱۹ میلادی و زمانی که این شهر پایتخت روسیهی سفید بوده، رخ میدهند.
صفحاتی از رمان تصویری «بوروویتسکی» اثر ایوان یشوکوف
ایوان یشوکوف یکی از معدود نویسندگان پینما در روسیه است که احترام فوقالعادهای از طرف همکار هنرمندش دیوید لوید [۶۰]دریافت کرده است. لوید در نمایش اینترنتی «ویدئوسالن[۶۱]» بر روی کانال یوتیوبی ماکسیم راسیا[۶۲] ظاهر شد. در این نمایش اینترنتی، ستارههای مهمان کارهای هنری همکاران روس خود را ارزیابی مینمایند. نیکلای پیسارف[۶۳] هنرمند بر روی صفحهی شخصی خود نوشت: «ستایش شدن کتاب شما توسط خوانندگان بسیار حس خوشایندی است. اما وقتی خواننده دیوید لوید باشد این حس بسیار خوشایندتر خواهد بود!» لوید طراحیهای نیکلای برای پینمای سوررئال پردمتی [۶۴](اشیاء) را پسندید. نیکلای اشاره کرد که خط داستانی پردمتی از کار کارل گوستاو یانگ[۶۵] الهام گرفته است.
پینمای پردمتی با تصاویری از نیکلای پیسارف
برنامهها و آرزوهای خالقان آثار پینما روسیه
جامعهی نویسندگان پینمای روسیه بسیار صمیمی و دارای روحیهی همکاری ثمربخشی است. دو پروژهی جذاب که بسیاری از هنرمندان را متحد کرده، در سال ۲۰۱۵ میلادی منتشر شدهاند. یکی از آن پروژهها، کتاب گلچین داستانهای تصویری تسوتی نا زمله[۶۶] (گلهای روی زمین) است؛ که اقتباسی تصویری از داستانهای نویسندهی روس آندری پلاتونوف [۶۷]و منتشر شده توسط شرکت انتشارات گروتسک[۶۸] میباشد. پروژهی تیمی دیگر، کتاب گلچین پینمای گارِلووا[۶۹] منتشر شده توسط شرکت انتشاراتی کومیلفو است. ویتالی ترلستکی[۷۰] مدیر خلق آثار این شرکت انتشاراتی، برای دوازده اثری داستان نوشته که تصاویر آنها توسط هنرمندان مختلف و به سبکهای متفاوت اما در یک خط داستانی مشترک ترسیم شده بودند.
طرح روی جلد کتابهای گلچین داستانهای تصویری توسط نویسندگان روس، منتشر شده در سال ۲۰۱۵ میلادی: گارِلووا (شرکت انتشارات کومیلفو) و تسوتی نا زمله (شرکت انتشارات گروتسک)
به عنوان یک قاعده، نویسندگان پینماهای روسیه شغل معمولی در یکی از دوایر حرفهای مرتبط (طراحی، صنعت چاپ، تصویرگری) دارند؛ که درآمد ثابتی را برای آنها به ارمغان میآورد. هنرمند جوان ساشا بارانووسکایا[۷۱] – که یکی از شرکتکنندگان ثابتقدم بومفست است – میگوید: « من در اولویت اول، در نظر دارم که مهارتهایم را برای بدل شدن به یک تصویرگر آگهیهای تجاری توسعه دهم. اما یافتن شغل به عنوان طراح تصاویر کارتونی در روسیه تنها در حرف آسان است. من در رشتهی طراحی مد تحصیل کردهام، بنابراین کسی چه میداند، ممکن است هنوز هم مجبور باشم در حوزهی تخصصی خود کار کنم.»
پینماهای روسیه در چه موضوعاتی هستند؟ به عنوان مثال، وتر اومر[۷۲] (باد مرده است) توسط دانیا اودوبنی، چوواک[۷۳] (شخص) توسط زاخار یاشین[۷۴] و بز تلا[۷۵] (بی بدن) توسط جولیا نیکیتینا (نر-تامین)[۷۶] در مورد تضادهای اگزیستانسیال بوده و در جستجوی جایگاه انسان در زندگی هستند. آثاری مانند پیونرسکایا پراودا: هورور[۷۷] توسط آسکولد آکیشین، بوروویتسکی توسط ایوان یشوکوف، دکتر لوتسید[۷۸] توسط آلکسی ولکوف[۷۹] و آورورا: دروگایا ایستورویا[۸۰] (آورورا: داستانی دیگر) توسط ماریا کونوپاتووا و تیموفی موکینکو[۸۱] داستانهایی خیالی هستند که در پسزمینهی تاریخ واقعی روسیه بروز پیدا میکنند. کتابهای جریانهای آب زیر دریا[۸۲] اثر آرتیوم تراخانوف[۸۳]، پردمتی[۸۰پ۴] توسط نیکلای پیسارف[۸۰پ۵]، بزاِسلو[۸۶] (بی کلام) توسط یوگنی یاکولف[۸۷] و معماران[۸۸] توسط ایلیا اوبوخوف[۸۹] پینماهایی خیالی هستند. کسینا کودو[۹۰] در گونهی شوجو مانگا[۹۱] فعالیت میکند: «من خیلی هم به وحشت علاقمند نیستم. داستانهایی که من مایلم برای خوانندگانم روایت کنم در مورد دوستی، احترام و عشق هستند.»
صفحات منتخبی از «بز تلا» اثر جولیا نیکیتینا، «بز اِسلو» اثر یوگنی یاکولف و مانگا اثر کسینا کودو
برنامههای هنرمندان بسیار متفاوت است. نیکلای پیسارف قصد دارد طراحی یک «داستان آخرالزمانی هولناک در مورد یک قاتل زنجیرهای دارای بیش از سه شخصیت با گفتگوها و صحنههای زد و خورد فراوان، و همچنین خلق یکی از قصههای کودکان برای بزرگسالان بر مبنای افسانههای اسلاو» را آغاز کند. زاخار یاشین[۹۲] در حال کار بر روی پینمای زندگینامهی خود با «یادآوری کودکی و جوانی، با عشق و مرگ و ماجراجوییهای شهرستانی ساده» میباشد. آلکسی ولکوف هم در نظر دارد تا داستان مصوری ملهم از خصوصیات کشورش در قالب داستان عامهپسند خلق نماید. جولیا نیکیتینا هم در حال حاضر، بر روی یک رمان تصویری در مورد عشق به موسیقی کار میکند.
—————
[۱] Egeniy Migunov
[۲] Gennadiy Kalinovskiy
[۳] Genrich Valk
[۴] Gennadiy Novozhilov
[۵] Pif
[۶] Nauka I zhizn
[۷] Hergé
[۸] Tintin
[۹] Roman Surzhenko
[۱۰] Petya the Red-Head
[۱۱] Ivan Semyonov
[۱۲] KOM
[۱۳] Vechernyaya Moskva
[۱۴] Askold Akishin
[۱۵] Andrey Snegiryov
[۱۶] Andrey Ayoshin
[۱۷] Evgeniy Zhigunov
[۱۸] Misha Zaslavskiy
[۱۹] Mikhail Bulgakov
[۲۰] The Master and Margarita
[۲۱] Actes Sud
[۲۲] Ray Bradburry
[۲۳] Wilhelm Hauff
[۲۴] Pionerskaya Pravda: Horror
[۲۵] Bloomkniga
[۲۶] My Comics Biography
[۲۷] Alt Graph
[۲۸] H.P. Lovecraft
[۲۹] Andrey and Natalya Snegiryov
[۳۰] Keshka
[۳۱] Semya
[۳۲] What eill happen tommorrow
[۳۳] The Bride
[۳۴] Tzratzk
[۳۵] Komiksolyot
[۳۶] Yuriy Zhigunov
[۳۷] Le Lombard
[۳۸] Pisma Krivtsova
[۳۹] Alpha
[۴۰] Thorgal
[۴۱] Grzegorz Rosinski
[۴۲] Artyom Trakhanov
[۴۳] Image
[۴۴] Steve Orlando
[۴۵] Mad Blade
[۴۶] Undertow
[۴۷] Komilfo
[۴۸] Tomato Farm
[۴۹] The Worlds of Thorgal
[۵۰] KomMissiya
[۵۱] ComMission
[۵۲] Boomfest
[۵۳] Boomkniga
[۵۴] Danya Udobniy
[۵۵] Kaliningrad
[۵۶] Sam Izdam
[۵۷] Borovitsky
[۵۸] Ivan Eshukov
[۵۹] Omsk
[۶۰] David Lloyd
[۶۱] Videosalon
[۶۲] Maxim Russia
[۶۳] Nicolay Pisarev
[۶۴] Predmety
[۶۵] Carl Gustav Jung
[۶۶] Tsvety na zemle
[۶۷] Andrey Platonov
[۶۸] Grotesque
[۶۹] Gorelovo
[۷۰] Vitaliy Terletskiy
[۷۱] Sasha Baranovskaya
[۷۲] Veter umer
[۷۳] Chuvak
[۷۴] Zachar yaschin
[۷۵] Bez tela
[۷۶] Julia Nikitina (Ner-tamin)
[۷۷] Pionerskaya Pravda: Horror
[۷۸] Doctor Lutsid
[۷۹] Alexey Volkov
[۸۰] Aurora: drugaya istoruya
[۸۱] Maria Konopatova and Timofey Mokienko
[۸۲] Undertow
[۸۳] Artyom Trakhanov
[۸۴] Predmety
[۸۵] Nicolay Pisarev
[۸۶] Bez slov
[۸۷] Evgeniy Yakovlev
[۸۸] Architects
[۸۹] Ilya Obukhov
[۹۰] Kesina Kudo
[۹۱] shōjo manga
[۹۲] Zakhar Yashin
منبع:پینما