نظرسنجی ها نشان از این دارند که شبکه های مجازی اعم از شبکه های موبایلی و اینترنتی با 61.42 درصد آرا به عنوان مهمترین منبع کسب اطلاعات در مسیر انتخابات شناخته می شود. طبق این نظرسنجی گزینه های دیگر شامل نشریات و خبرگزاری های رسمی، تبلیغات خیابانی و تبلیغات حضوری نیز نتوانستند در مسیر رقابت با فضای مجازی به سهم بالایی میان مردم دست پیدا کند.
تبلیغات خیابانی، خبرگزاری ها و رسانه های رسمی و تبلیغات حضوری به ترتیب 5.06 ، 20.47 و 13.05 درصد از آرای مردمی را به خود اختصاص دادند. این نظرسنجی که با حضور 19772 تن انجام شده بود، در نهایت با فاصله ای فاحش میان گزینه نخست و دیگر موارد به پایان رسید و این اختلاف قاطع پرسش هایی را پیرامون جایگاه رسانه های نوین در فضای انتخاباتی این روزها مطرح می کند.
گزینه مشرف به فضای مجازی به خودی خود شامل سه زیر گروه بود. نخست، سایت های اینترنتی به ویژه سایتهای رسمی نمایندگان فعلی و نامزدهای انتخابات پیش رو که البته بخش قابل توجهی از آنها ضرباهنگ مناسبی در به روز رسانی نداشته و مقطعی به تولید محتوا می پردازند.
اما گروه دوم یعنی شبکه های اجتماعی مبتنی بر اینترنت قرار داشتند. فیسبوک، توئیتر و دیگر نمونه های مشابه را می توان مهمترین شبکه هایی دانست که در فضای مجازی برای حمایت و نقد یک جریان سیاسی به کار گرفته شده و همچون یک ابزار تبلیغاتی به کار می روند. در پایان نیز پیام رسانهای موبایلی را شاهد بودیم که این روزها گسترش بسیاری یافته اند. این دسته نیز شامل تلگرام، واتس آپ و وایبر می شود.
این تنوع در نوع تهیه محتوا، امکان تعامل و مسیر انتقال پیام ها در شبکه مخاطبان به قدری بالاست که شاید نتوان تنها به استناد این نظرسنجی به نتیجه گیری پرداخت. در همین راستا یکی از کارشناسان حوزه مطالعات رسانه با مقایسه میان کاربر فعال و منفعل در دو حالت گروه و کانال در پیامرسان موبایلی تلگرام تأکید کرد، «اگرچه در نمای کلان می توان به افزایش سطح توجه مردم به فضای مجازی در انتخابات تکیه کرد، نباید فراموش کرد که سواد رسانه ای کاربران نقشی انکارناپذیر در ارتقای سطح کیفی فعالیت انتخاباتی شهروندان خواهد داشت».
دکتر حسین کرمانی در ادامه به نقد روشی این نظرسنجی پرداخته و معتقد بود این نظرسنجی در فضای مجازی برگزار شده و کاربر این فضاها به سمت گزینه نخست گرایش خواهد داشت. با تمامی این تفاسیر امکانات خاص این رسانه ها به خودی خود، آنها را در موقعیت رقابتی خوبی قرار خواهد داد. در ایران شاید در بهترین حالت تنها 100 هزار نفر را بتوان در یک استادیوم، یا یک سالن گرد هم جمع کرد. اما کانالهای تلگرامی و شبکه های اجتماعی در برخی موارد تعداد بسیار بالاتری از مخاطبان را تحت پوشش دارند. بنابراین ظرفیت پوشش تبلیغات حضوری یک نامزد در مقابل شبکه مجازی رقابتی نیست. علاوه بر کمیت، امکانات فنی بالای این رسانه ها نیز همچون یک جعبه ابزار کامل در اختیار بازیگران سیاسی قرار خواهد داشت.
چرا تلگرام پیشتاز است؟
کمترین میزان استقبال مردم از شیوه تبلیغات خیابانی بود. به بیان دیگر این روزها مردم دیگر توجه چندانی به اسامی روی تراکت ها، بنرها و پوسترها نمی کنند. هزینه مالی، زیرساخت های مورد نیاز و زمان بندی دسترسی به رسانه ها از مهمترین عواملی هستند که می توانند در گسترش آن ایفای نقش کنند.
دکتر حسین امامی پژوهشگر رسانه های نوین در همین زمینه از تلگرام به عنوان «رسانه برتر در انتخابات این دوره» نام برده و می افزاید، «استقبال یکسال اخیر مردم از پیامرسانهای موبایلی نشان میدهد این بار در ایران، تلگرام گوی سبقت را از باقی رسانهها و کانالهای ارتباطی خواهد ربود. استقبال مردم از تلگرام، میتواند چند دلیل مهم داشته باشد: رایگان بودن، سرعت بالای تبادل اطلاعات خصوصا عکس و فیلم، امکان ایجاد گفت وگوهای گروهی، حضور کانالهای خبری، آموزشی و یا سرگرمی متنوع و متعدد، استیکرهای جذاب و نهایتا نسخه وب و دسکتاپ آن که از طریق کامپیوتر هم به راحتی در دسترس است».
نکته دیگری که در ارتباط با مزایای تلگرام به چشم می خورد هماهنگی آن با زیرساخت فناوری کشور است. در حالی که واتس آپ به عنوان یکی از رقبای تلگرام از مزایایی مانند مکالمه رایگان برخوردار است، مردم با توجه به سرعت پایین اینترنت در کشور، به تلگرام روی خوش نشان می دهند. در همین راستا آقای امامی به سلیقه عمومی ایرانیان در حوزه رسانه اشاره کرده و اذعان می دارد «کاربر ایرانی، از چت و فوروارد کردن بیشتر استقبال میکند. از طرفی چون کاربران ایرانی، دسترسی رایگان پرسرعت به اینترنت در همه اوقات ندارند برای همین هنوز سرویس مکالمه رایگان برایشان در اولویت نیست.»
آیا توزیع رسانه های مجازی نرمال است؟
یکی از سوالاتی که در تحلیل یافته های این نظرسنجی مطرح است به تنوع رسانه های مجازی باز می گردد. با در نظر گرفتن تفاوت ها در شیوه تولید و انتقال پیام در سایت ها، شبکه های مجازی و پیام رسان های موبایلی این تردید وجود دارد که شاید یکی از این سه سهم بسیار بیشتری را نسبت به دیگر گزینه ها به خود اختصاص دهد.
در همین راستا، دکتر کرمانی با اشاره به انجام پژوهشی جامع پیرامون رسانه های انتخابات اسفند معتقد بود که باید تفکیک گزینه ها به صورت دقیق تری رخ می داد. در سوی مقابل، دکتر امامی معتقد است «خیلی از مردم و حتی افراد دانشگاهی، پیامرسان های موبایلی را با عنوان شبکه اجتماعی خطاب میکنند و بین این دو تفکیکی قائل نیستند. لذا اگر این دو بخش در نظرسنجی تفکیک میشد و حتی مثالی برایش آورده نمیشد، ممکن بود پاسخگویان این گزینه را اشتباه بزنند و سردرگم شوند».
این مدرس دانشگاه معتقد است، «استقبال کاربران ایرانی از برنامههای پیامرسانهای موبایلی بسیار بیشتر از شبکههای اجتماعی شده است. به عبارتی این پیامرسانهای موبایلی یک ارزش افزوده جدیدی برای خط تلفنهای همراه کاربران شده است که این نگاه نسبت به توییتر و فیس بوک وجود ندارد حتی اینستاگرام هم به عنوان یک رسانه اجتماعی بدون فیلتر در ایران، نتوانسته اولویت کاربران ایرانی باشد و انتخاب آنها باز هم تلگرام است. امیدوارم در روزهای منتهی به انتخابات، دسترسی به تلگرام محدود و یا دچار اختلال نشود».
جایگاه سواد رسانه ای کجاست؟
رسانه ها ابزاری برای انتقال پیام میان مولد پیام و مخاطبان آن هستند. بنابراین به صرف ماهیت ابزار گونه خود نمی توانند امری ذاتا مثبت یا منفی تعریف شوند. سواد رسانه ای جامعه نه تنها محصول عملکرد رسانه هاست، بلکه بر شیوه فعالیت آنها نیز تأثیر خواهد داشت. به بیان دیگر، مخاطبان فضای رسانه ای باید این توان را داشته باشند که رسانه ها را بر اساس میزان صداقت، شیوه پوشش اخبار و حتی اهداف چنین شیوه ای طبقه بندی نمایند. در چنین صورتی ضریب گسترش شایعات کاهش خواهد یافت.
کارشناسان حوزه رسانه بر این اعتقاد هستند که اگر جامعه پذیرای موج فزاینده اطلاعاتی باشد که از طریق رسانه های نوین انتشار می یابد، رشد سیاسی جامعه کاهش خواهد یافت. اما در سوی مقابل با تشخیص سره از ناسره در میان انبوه گروه ها و کانال های تلگرامی و صفحات اینترنتی و نگاه نقادانه به اخبارشان، نه تنها جامعه از زودباوری فاصله می گیرد، بلکه همچنین رسانه تحت فشار قرار خواهد گرفت تا کیفیت کاری خود را ارتقا دهد.
به هر حال به رغم این تنوع رویکردها، زیرساخت فناوری کشور تأثیری شگرف بر سلیقه مصرف رسانه داشته است. مسأله فیلترینگ و سرعت اینترنت، گرایش به سمت توئیتر و فیس بوک را کاهش داده است. به علاوه سرعت واکنش رسانه های مکتوب به رویدادها نیز قابل مقایسه با پیام رسان های موبایلی نیست. در نتیجه گرایش به سمت فضای مجازی به مثابه رسانه ترکیبی است، ناپایدار از فرصت و تهدیدهایی که باید با دقت بیشتری رصد و مدیریت شوند.