درآمدزایی هنری؛ حلقه مفقوده سیاست‌گذاری فرهنگی

به گزارش فناوری فرهنگی،بخش خصوصی باید بتواند به بهترین نحو به بخش‌های مختلف هنری با چشم صنایع درآمدزای هنری و فرهنگی نگاه کند.

کشور ما یکی از معدود کشورهای منطقه خاورمیانه است که از هنرهای جدید و مدرن اعم از هنرهای تجسمی، هنرهای دراماتیک هم‌چون سینما و تئاتر و دیگر شاخه‌ها هم‌چون موسیقی و ادبیات و… استقبال شده است و فرم‌های غربی این هنرها در فرهنگ ایرانی جذب شده است و آنها را با روش‌های خودمان توانسته‌ایم ترکیب کنیم. فارغ از قوت و ضعف‌هایی که در این زمینه وجود دارد، نکته اساسی در این میان شناسایی نشدن ظرفیت‌های عظیم درآمدزایی برای داشته‌ها و ذخیره‌های هنری است که در کشور ما وجود دارد. در ادامه به بررسی راهکارهایی برای حرکت به سمت و سوی درآمدزایی از ظرفیت‌های هنری که در کشور وجود دارد می‌پردازیم.

توریسم هنری

یکی از بزرگ‌ترین منابع درآمدزایی در جوامعی که هنرمندانی زیادی را در دامان خود پرورش داده‌اند، بهره‌گیری از حداکثر ظرفیت هنرمندان و البته آثار هنری ساخته شده در طول تاریخ معاصر و گذشته خود برای توریسم و جذب گردشگر هنری است. ساختن موزه‌های گوناگون بر اساس موضوعات، شخصیت‌ها و شاخه‌های مختلف و تبلیغات گسترده این موزه‌های هنری در نشریات ویژه گردشگری در سراسر جهان یکی از مسائلی است که بسیاری از کشورها به آن توجه ویژه‌ای دارند. در کشور ما در مقاطعی و به صورت کاملا برنامه‌ریزی نشده و متکی بر افراد چنین فعالیت‌هایی صورت گرفته است اما آن‌قدر تعداد آن اندک بوده و یا مقاطع زمانی چنین فعالیت‌هایی محدود بوده است که سهم ناچیزی در عرصه اقتصادی را به خود اختصاص داده‌اند.

تجربه‌های موفق

تجربه موزه هنرهای معاصر در سال‌های گذشته برای برگزاری نمایشگاه‌هایی نظیر نمایشگاه هنرهای جدید یا کانسپچوال آرت که تنها دو سال برگزار شد و در سال‌های آینده به بوته فراموشی سپرده شد و یا نمایشگاه جنبش هنر مدرن که در آن گنجینه موزه به معرض نمایش گذاشته شد و طی آن آثاری از پیکاسو، دالی، کاندینسکی، جکسون پولاک، روتکو و بسیاری دیگر نام‌داران عرصه هنرهای تجسمی به نمایش در آمد یکی از معدود مواردی که به خاطر آن مسیر مسافرت بسیاری از توریست‌های هنری و فرهنگی تغییر کرد و ایران را هم در مسیر مسافرت خود قرار دادند که این توانست ارز قابل توجهی را به کشور وارد کند.

ناامنی هنری؛ نخستین آسیب توریسم هنری

یکی از مهم‌ترین ملزومات رونق اقتصادی، تامین امنیت است و طبیعتا برای رونق اقتصاد هنر و به طور خاص توریسم هنری باید برای هنرمندان عرصه‌های مختلف ایجاد امنیت کرد. البته این‌که کشوری از بلای جنگ و ترور و مصائب دیگر به دور باشد خود نشانه امنیت آن کشور محسوب می‌شود اما امنیت هنری امری سوای امنیت اجتماعی و سیاسی است امنیت هنری؛ یعنی هنرمند بتواند با خیال راحت با هنرمندان سایر کشورها تعامل کند و آثارش را تولید کند بی‌آنکه موانع قانونی و عرفی بر سر راهش قرار بگیرد. همچنین توریست‌هایی که می‌خواهند برای بازدید از گالری‌های هنری، فستیوال‌های سینمایی، کنسرت‌های موسیقی و… برای سفر خود به یک کشور برنامه‌ریزی کنند باید مطمئن باشند که برنامه مورد نظر به طور قطع راس موعد مورد نظر برگزار می‌شود و برای ایجاد چنین اطمینانی کسی نباید مورد نقضی از لغو برنامه‌های این‌چنینی به خاطرش مانده باشد، وگرنه نمی‌توانند اعتماد کرده و برای سفر خود هزینه کنند.

تکریم و تجلیل هنرمندان

یکی از مواردی که بسیار به جذب توریسم هنری کمک می‌کند تکریم و تجلیل از هنرمندانی است که که یا به مرز پیشکسوتی رسیده‌اند و یا درگذشته‌اند. در اغلب کشورهایی که توریسم هنری در آنها رونق دارد، حتی بی‌اهمیت‌ترین و کم‌تاثیرترین هنرمندان محلی آنها هم تبدیل به چهره‌هایی شده‌اند که در تاریخ آن کشور یا منطقه جایگاه مختص به خود را دارند و برای آنها خانه‌موزه و بازدیدگاه‌هایی تاسیس شده است که سالانه هزاران گردشگر از آنها بازدید می‌کنند. در کشور ما این موضوع به‌شدت مورد غفلت قرار گرفته است و حتی قدر بزرگ‌ترین هنرمندانمان را هم نمی‌دانیم و نه‌تنها آنها را مورد تکریم و تجلیل قرار نمی‌دهیم بلکه انواع اقسام سنگ‌اندازی‌ها را هم درباره آنها انجام می‌دهیم که این موضوع کاملا برخلاف روش‌های اقتصادی هنر در همه دنیاست. آخرین نمونه آن هم به شکایت از پرویز تناولی برمی‌گردد که خودمان از یکی از بزرگ‌ترین و بین‌المللی‌ترین هنرمند تجسمی کشورمان شکایت کرده‌ایم که وی با مجسمه‌هایش به تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب پرداخته است. مگر با مجسمه می‌شود نشر اکاذیب کرد. آن هم در انتزاعی‌ترین شکل هنری که مورد استفاده تناولی است! بدیهی است کشورهای دیگر، اگر هنرمندی مانند تناولی داشته باشند، او را قدر می‌دانستند و بر صدر می‌نشاندند تا آثار او هم بتواند به فروش هرچه بهتر خود ادامه دهد. در هر کشوری غیر از ایران برای تناولی و تناولی‌ها موزه‌ها می‌ساختند، خانه‌ و کارگاهش را نمایشگاه می‌کردند تا مردم دنیا بدانند این هنرمند چگونه می‌زیسته و کجا آثارش را خلق می‌کرده است و برای این دانستن حاضر بوددند هزینه‌های گزافی هم بپردازند.

برگزاری تورهای گردشگری هنری

با در نظر گرفتن مواردی که بر شمردیم و در صورت رعایت همه موارد فوق، می‌توان به ایده‌هایی اندیشید که از آثار هنری و هنرمندان ایرانی حداکثر بهره‌برداری اقتصادی را کرد. یکی از مهم‌ترین ایده‌ها برای جذب گردشگر خارجی و ورود ارز به ایران در ازای بازدید از آثار و هنرمندان ایرانی، برگزاری تورهای گردشگری هنری است. تورهایی که برای یک مجموعه برنامه‌ هنری، برنامه‌ریزی شوند و در ژورنال‌های مهم گردشگری و هنری معتبر سراسر دنیا درباره آنها اطلاع‌رسانی شود. برای این کار ابتدا نیاز است آژانس‌های تخصصی گردشگری شکل بگیرند که کارشناسان خبره هنری را به خدمت گرفته باشند تا از سلیقه هنری و علائق گردشگران هنری آگاه باشند و یا بهتر از آن برای آنان سلیقه‌سازی کنند.

در برگزاری چنین تورهایی می‌توان بسیاری از مسائل اعم از تفاوت‌های هنری، خصوصیات جغرافیایی مناطقی که در تور می‌گنجند، گونه‌ها و شاخه‌های مختلفی که قرار است برای آنها برنامه‌ریزی کنند و… مورد توجه کارشناسان قرار گیرد تا بیشترین بهره‌وری از آن تورها حاصل شود.

بازاریابی هنری و فقدان کارشناسان این رشته در ایران

یکی از مهم‌ترین مواردی که درآمدزایی آثار هنری و هنرمندان یک کشور را تضمین می‌کند، تربیت و پرورش ارزیابان و بازاریابان هنری برای آن کشور است. در کشور ما همواره با بازاریابی تحت عنوان دلالی به تحقیر و تخفیف سخن گفته می‌شود و توجه چندانی به این موضوع نمی‌شود اما باید توجه کرد که اگر بازاریابی برای محصولات هنری یک کشور اعم از فیلم، موسیقی، هنرهای تجسمی، کتاب و… وجود نداشته باشد، طبیعتا بازاری هم برای آن محصولات وجود نخواهد داشت. ما همواره برای یافتن بازارهای هنری به فکر فروش مستقیم هستیم و برای این کار اقدام به برگزاری نمایشگاه‌ها و فستیوال‌های بین‌المللی می‌کنیم در صورتی که تنها بخش کوچکی از اقتصاد هنر در جهان در گرو فروش مستقیم محصولات هنری است و بخش اعظمی از گردش مالی و اقتصادی هنری دنیا تحت تاثیر بازاریابان و موسسات بزرگ بازاریابی هنری است که در سطوح بسیار گسترده اقدام به سلیقه‌سازی و به تبع آن انجام معاملات بزرگ هنری می‌کنند تا سرانجام محصولات هنری در سطوحی که می‌توان مشاهده کرد پخش و منتشر ‌شوند.

……………

هم دولت و هم بخش خصوصی

اما به راستی چگونه می‌شود برای مولد و مهم‌تر از آن درآمدزا شدن صنایع فرهنگی و هنری در ایران برنامه‌ریزی کرد و آیا این موضوع در گرو تعقل و ابتکار عمل دولت‌ها و مسئولان فرهنگی است یا بخش خصوصی مسئول مستقیم چنین فعالیت‌هایی است و دولت نباید تاثیر ویژه‌ای در چنین برنامه‌ریزی‌هایی داشته باشد؟ به نظر می‌رسد در کشور ما تنها راه‌حل‌های میانه هستند که پاسخ مناسبی به معضلات می‌دهند و در همین رهگذر است که باید پاسخ داد؛ هردو! حتی تجربه دیگر کشورها نشان داده است برای کوتاه‌مدت دولت‌ها باید بخش خصوصی را در این بخش‌ها فعال کنند و با وضع قوانین و سیاست‌های تشویقی کارا و تاثیرگذار، کاری کنند که بخش خصوصی مشتق به سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی در این زمینه‌ها شود و از سوی دیگر مواردی را که در تامین امنیت هنری و تجلیل و تکریم از هنرمندان و بها دادن به نیروی مولد هنری برشمردیم، یکی از مهم‌ترین مسئولیت‌های دولت‌ها برای رونق دادن به تولید و گردش اقتصادی هنری است و باید مورد توجه قرار بگیرد تا بخش خصوصی بتواند به بهترین نحو به بخش‌های مختلف هنری با چشم صنایع هنری و فرهنگی نگاه کند.

منبع:صبا

کانال-1-300x74

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد