به گزارش فناوری فرهنگی، پر واضح است که ایجاد یک استارتاپ کار ساده ای نیست. وقتی به دقت به استارت آپ های داخلی و بین المللی نگاه کنیم، شرکتهای موفقی را میبینیم که در سایه ابتکار، خلاقیت، جسارت و دوراندیشی کارآفرینانشان، پلههای ترقی را با سرعتی باورنکردنی طی کرده اند.
سرعت رشد شرکتها در دنیا، با ظهور استارت آپ ها دستخوش تحولی شگرف شده و بسیاری از شرکتهای ناشناخته، در مدتی کوتاه رشد سریعی را پیموده و به شهرت کشوری، منطقهای و جهانی دست یافته اند.
در فضای اقتصادی کنونی، راه اندازی یک کسب و کار جدید میتواند یک ریسک بسیار بزرگ باشد و نیاز به برنامه ریزی، آینده نگری، تأمین منابع و جسارتی در خور دارد. توجه کنیم که استفاده از هریک از این ابزاها به تنهایی، ضامن مطمئنی برای موفقیت در کسب و کار نیست.
هر قدر هم فضای عمومی جامعه، کالا یا خدمات قابل ارائه، در دسترس بودن منابع و مواد اولیه و سایر چالشهای اساسی یک کسب و کار نوپا تأمین باشند، تنها تا مرحله راه اندازی ارائه خدمات یا فروش کارساز بوده و از این مرحله به بعد، نیاز به همکاری تیمهای متخصص موازی و جدید وجود دارد.
یکی از مؤلفههای اصلی شناخت و وفاداری مشتری از محصول یا خدمات، استفاده از تیم روابط عمومی و تبلیغات است. روابط عمومی و تبلیغات در کسب و کارهای دارای پیشینه و سابقه طولانی، تعریفی مشخص دارد. شرح وظایفی که طی سالها تلاش و ممارست، به قدر کافی صیقل خورده و تمام ابعاد آن مشخص و شفاف است.
طراحی، ساخت، حفاظت و ارتقا برند نیز یکی از اصلی ترین پایههای فروش و وفاداری مشتری است؛ و شناخت و انتخاب رسانه، سریعترین راه برای ایجاد شهرت مثبت برای برند شرکتها است.
دو سوال مهمی که قصد داریم پاسخی برای آن بیابیم این است که آیا شرکتهای استارت آپی نیاز به خدمات روابط عمومی و تبلیغات دارند یا خیر؟ و چه نوع از خدمات روابط عمومی و تبلیغات، مناسب یک شرکت استارت آپی است؟
شرکتهای استارت آپ نیز “لزوماً” به نوعی از روابط عمومی نیاز دارند که در اینجا از آن به عنوان روابط عمومی استراتژیک یاد میکنیم.
وقتی سخن از آغاز یک کسب و کار جدید در میان باشد، با نگاهی به ماتریس کاربردی SWOT (ضعفها، قوتها، فرصتها و تهدیدها) در مییابیم که چابکی، تصمیم سازی و تصمیم گیری سریع و بهره گیری از توان و تخصص و نوآوری نیروهای جوان، از نقاط قوت و فرصتهای اینگونه شرکت هاست. در مقابل آن نیز محدودیت در بودجه، کم تجربه گی، محدودیت زمان و سهولت ایجاد و رشد شرکتهای همکار با خدمات یا محصولات موازی را میتوان به عنوان نقاط ضعف و تهدیدهای این گروه در نظر گرفت.
بر همین اساس در مییابیم روابط عمومی و تبلیغات در شرکتهای استارت آپ نیاز به دقت و توجه خاصی در زمان بندی، بودجه بندی و منابع و سرعت دارد. به طور کلی بحث مدیریت منابع و بهره گیری بهینه و حداکثری از مزیتهای رقابتی، رمز بزرگ موفقیت استارت آپ هاست.
در اینجا به یک جمله کلیدی بر میخوریم: «شرکتهای استارت آپ بودجه و زمان محدودی دارند»
شرکتهای استارت آپ رقبای بالقوه و بالفعل زیادی دارند یا میتوانند داشته باشند که پیشی گرفتن یا خلق رقبای جدید در آن بسیار محتمل است. اتاق فکر این شرکتها که یک مدیر یا متخصص روابط عمومی و تبلیغات استراتژیک یکی از اعضای اصلی آن هاست، باید به صورت بی وقفه و مستمر در حال فعالیت و بررسی اوضاع داخلی، برنامه ریزی آینده و تحلیل بازار و رقبا باشد.
شناسایی مشتری و رفتارهای آن در روابط عمومی شرکتهای استارت آپی بسیار حائز اهمیت است. پس از شناسایی دقیق رفتارهای مشتری، دو رکن اصلی تبلیغات خلق میشود. رکن اول محتوا و رکن دوم انتخاب رسانه است.
روابط عمومی استراتژیک با استفاده از عناصر خلاقیت و جذابیت، پرهیز از زیاده گویی و اطلاع کافی از محصولات یا خدمات، محتوا را بر اساس نیاز مشتری تهیه و آماده میکند. در اینجا بار دیگر نقش روابط عمومی و تبلیغات بیش از پیش جلوه میکند. انتخاب بهینهترین روش انتقال محتوا از بین طیف وسیع رسانهها از وظایف مهم و تاثیرگزار روابط عمومی استراتژیک است.
میدانیم که در دنیای امروز رسانههای بی شماری وجود داشته و هر یک از صاحبان آن، مدعی برتر بودن رسانه خود و بیشترین تأثیر بر مخاطب نهایی هستند. اما انتخاب این که محتوای فاخر آماده شده، از چه روشی با بهینهترین هزینه ممکن به مخاطب نهایی میرسد، تصمیمی مهم و مؤثر است. دریافت بازخورد از مشتریان نیز که روشهای شناخته شده مناسبی نیز برای آن وجود دارد، از وظایف تیم روابط عمومی و تبلیغات است.
از یاد نبریم تولید محتوای کاربردی و انتقال آن از کارآمدترین رسانه ممکن با توجه به نوع و رفتارهای شناسایی شده از مشتریان، باعث میشود بودجه و زمان به عنوان بخش مهمی از سرمایههای اصلی شرکتهای استارت آپی، به بهترین شکل و در بهترین زمان ممکن اجرایی شده و از اتلاف آن جلوگیری شود.
بهتر است هرگز ارتباطات رسانهای را فراموش نکنیم. روابط عمومی استراتژیک ارتباطات رسانهای را با رسانهها ایجاد کرده و گسترش میدهد. با دقت به نفوذ و میزان اعتماد مردم به رسانه هنوز هم میتوان از آن به عنوان یکی از قدرتمندترین روشهای انتقال پیام استفاده کرد.
ساخت داستانهای موفق در قالب تجربه مشتری، یکی از روشهایی است که اگرچه بازه زمان تأثیر آن کمی از سایر روشهای تبلیغات مستقیم بیشتر به طول میانجامد، ولی در دراز مدت بدون هیچ هزینه جدیدی دهان به دهان منتشر شده و کارایی خود را خواهد داشت. طراحی، تولید و هدایت انتشار این تجربیات مشتری از وظایف روابط عمومی است.
با این که روابط عمومی و تبلیغات، فرزند خردسال کسب و کار بشری است، اما در همین زمان کوتاه نیز توانسته تأثیرات مهمی بر آن بگذارد. به نحوی که بازی گردانان اصلی اقتصاد دنیا آن را به عنوان بازوی قدرتمند و حیاتی کسب و کار خود میشناسند.
منبع: مهر