به گزارش فناوری فرهنگی،حوزه نشر همچون سایر صنایع فرهنگی دارای شاخصهایی از جنس اقتصادی و انتفاعی است. در غیر این صورت میتوان گفت با وضعیت طبیعی بازار مطلوب محصولات فرهنگی روبرو نیستیم بلکه ممکن است به دلایل مختلف همچون ورود دولتی به این عرصه شاهد بر هم خوردن تعادل منطقی و عدم رعایت قواعد و اصول اقتصاد فرهنگ باشیم. در حوزه نشر درآمدزایی اقتصادی عموماً به فعالیتهای صورت گرفته پیرامون تولید کتاب محدود میگردد که ناشران موفق با توجه به آن توانستهاند به موفقیت دست پیدا کنند.
این فعالیتها که میزان آن با گسترش فعالیت اقتصادی انتشارات گسترش مییابد در سرفصلهای مختلفی قابل ذکر است.
تولید کتابهای عمومی و اختصاصی:
در این مؤلفه توجه به ویژگیهای محتوایی و ظاهری کتاب در جلب مخاطب و میزان فروش آن تأثیرگذار است. دستهبندی مخاطب توسط ناشر و تولید آثاری ویژه هر کدام نیز میتواند در پیشبرد این مؤلفه و ایجاد بازار محصول کمک کند.
نمایندگیهای فروش و شهر کتابها:
وقتی ناشری توانایی ایجاد و افزایش نمایندگی فروش محصولات خود را داشته باشد میتواند علاوه بر افزایش فروش کتابهای خود، درآمد حاصله را نیز به عنوان فروشنده آثار کسب کند.
توسعه دامنه توزیع کتاب:
توزیع کتابهای ناشران در سطوح مختلف شهری، استانی و بینالمللی است؛ بنابر این گسترش دامنه توزیع به طور مستقیم در میزان درآمد و سود ناشر تأثیرگذار است.
فعالیت در حوزه چاپ:
انتشارات میتواند با تأسیس چاپخانه علاوه بر چاپ آثار خود با هزینه کمتر سایر کتابهای ناشران دیگر نیز چاپ کند. در این زمینه وجود چاپخانههای دولتی که با سرمایههای نامحدود شکل میگیرد، عاملی برای بر هم زدن تعادل موجود در بازار نشر است. هر چند به دلیل عدم رعایت اصول اقتصاد فرهنگ اینگونه اقدامات در بلندمدت محکوم به شکست است.
تأسیس مؤسسه فرهنگی:
وقتی فعالیتهای انتشارات توسعه پیدا کرده و به حد خوبی برسد میتواند با تأسیس مؤسسه فرهنگی و فعالیت در این زمینه به توسعه اقتصادی فعالیتهای خود در حوزه نشر کمک کند.
یک آسیب شایع
یکی از آسیبهای رایج در گفتوگو با اهالی صنعت نشر که در صحبتهای عوامل نشر افق هم وجود دارد این است که دولت با ورود به این حوزه باعث ایجاد نگاه تبعیضآمیز در این زمینه شده است. برای نمونه در نمایشگاههای کتاب همیشه الویت با ناشران دولتی بوده و به ناشران خصوصی کمتر توجه میشود. همچنین ناشران دارای حمایتهای دولتی کمتر به کیفیت آثار تولیدی خود توجه میکنند در نتیجه نیاز مخاطب به درستی شناسایی نشده و به آن پاسخ داده نمیشود. بر این اساس شاید بتوان گفت مدل ایدهآل برای فعالیت اقتصادی در حوزه نشر به این شکل است که دولت نقش بسترساز و نظارتکننده داشته باشد و فعالیتهای تولید آثار در محیط رقابتی سالم توسط ناشران خصوصی صورت گیرد. چنانچه این الگو اجرایی شود دولت در حل مشکلات ناشران در حوزههایی مثل رعایت حقوق مادی و معنوی، نظارت بر هزینههای چاپ و حمایتهای لازم به جهت گسترش فعالیتهای اقتصادی مؤثر خواهد بود و ناشران خصوصی در فضای رقابتی سالم با توجه نیاز مخاطبان به تولید آثار باکیفیتتر میپردازند و فعالیت اقتصادی در این عرصه را رونق میبخشند.
منبع: آستان قدس رضوی