تبلور “حاج کاظم آژانس” در قامت “حاج حیدر بادیگارد”/ “بادیگارد” تحفه‌ای برای سینمای ایران

به گزارش فناوری فرهنگی،جشنواره سی‌و‌چهارم فیلم فجر در حالی به ایستگاه آخر می‌رسد که در میان حدود سی فیلم حاضر در دو بخش اصلی جشنواره (سودای سیمرغ و نگاه نو)، برخی از آن‌ها همچون بادیگارد، توجه مردم و رسانه‌ها را به خود جلب کرده‌ و بیش از سایرین، بر سر زبان‌ها افتاده‌‌اند. از این رو، غیبت بادیگارد در میان کاندیداهای اعلام شده در بخش‌های اصلی جوایز یعنی بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه، تعجب مردم و اهالی سینما را برانگیخته‌ است!

ابراهیم حاتمی‌کیا در بادیگارد با تسلط بر تکنیک‌های سینما، بر اساس باورهایش و از روی آدم‌هایی که می‌شناخته، فیلمی ساخته که قصه می‌گوید، قهرمان دارد و در کنار مضمون شریفش، از حیث ساختار، سرشار از جذابیت است. فیلمی که در تمام لحظاتش، مخاطب را همراه و حتی غافل‌گیر می‌کند.

حیدر ذبیحی، رزمنده بسیجی دوران دفاع مقدس، اکنون محافظ کارکشته‌ای شده و حفاظت از بزرگانی همچون شهید بهشتی، شهید رجایی، آیت ‌الله خامنه ای و … را تجربه کرده‌ است. حاج حیدر، قهرمان بادیگارد است. او شغلش را همان اعتقادش و خود را محافظ شخصیت نظام و نه اشخاص نظام می‌داند.

حاج حیدر دیگر برای حفاظت از چهره‌های سیاسی، انگیزه‌ای ندارد و جان خود را ارزشمند‌تر از دستمزدی می‌داند که در مقابل این مزدوری (عمل بدون اعتقاد)، دریافت می‌کند. سیاستمدارانی که یا تحت تاثیر اطرافیان مساله‌دار خود هستند یا در زندگی‌های شخصی‌شان دچار حاشیه بوده و یا پوپولیسم، سرلوحه فعالیت‌هایشان است.

همین بی‌انگیزگی است که منجر به سهل‌انگاری در حفاظت دقیق از معاون رئیس‌جمهور در جریان یک حمله تروریستی به او شده و حاج حیدر را با این سوال روبرو کرده که “چگونه در صحرای محشر توان پاسخ‌گوییِ این همه خون‌های به ناحق ریخته مردم را خواهم داشت؟” از این رو به مقام مافوق خود، درخواست بازنشستگی می‌‌دهد. درخواستی که با استدلال “چتربازی که از پریدن ترسیده باشه تا دیر نشده دوباره باید بپره” با آن مخالفت شده و فرمانده‌ حاج حیدر، ماموریت او را از حفاظت از یک شخصیت سیاسی به حفاظت از یک نخبه علمی تغییر می‌دهد و داستان، ادامه پیدا می‌کند.

در سکانسی از فیلم می‌بینیم که تعدادی جوان موتورسوار، اتومبیل‌ حامل هیاتی خارجی از آژانس بین المللی انرژی اتمی را محاصره کرده و اعتراض خود نسبت به عملکرد آنان را بیان می‌کنند. سر تیم حفاظت از این گروه، حاج حیدر است. او با درایت، میان معترضین و اتومبیل هیات خارجی، جدایی می‌اندازد و آن ها را به سلامت به سازمان انرژی اتمی می‌رساند. اما وقتی از طرف یکی از کارمندان مورد کنایه قرار می گیرد که “با اتفاق پیش آمده، اروپایی‌ها از دست ما ناراحت می‌شوند و ناراحتی آنها یعنی ناراحتی آمریکا” با قاطعیت می گوید: به درک … و این همان انقلابی‌گری قهرمان فیلم و دلبستگی به آرمان‌هایی است که قبلا در حاج کاظم آ‌ژانس شیشه‌ای نیز دیده‌ایم. قهرمانی که خیبری است، در سرش تعدادی ترکش از دوران جنگ به یادگار مانده و دل در گرو دوستان شهیدش دارد.

در بادیگارد، بازی‌ها درخشان هستند. پرویز پرستویی با ایفای نقش حاج حیدر، خاطره شیرین حاج کاظم را زنده می‌کند. مریلا زارعی در نقش همسر حاج حیدر، زنی عاقل و همراه است. بازی بابک حمیدیان هم، مانند فیلم قبلی حاتمی کیا، “چ”، باورپذیر و موثر است.

در روزگاری که اغلب آثار سینمای کشورمان را فیلم‌های تلخ و حتی سیاه با محوریت خیانت، فساد و … تشکیل می دهند، بادیگارد یک تحفه است. تحفه ای متفاوت، دل‌پذیر و پویا نسبت به اتفاقات روز جامعه نظیر چهار شهید هسته‌ای کشورمان، سنگ‌اندازی چشم آبی‌ها در جریان فعالیت‌های هسته‌ای ایران و آن‌ها که برای کار و تحصیل به خارج نرفتند و چوب حراج به علمشان نزدند. باید قدر این تحفه را دانست و شکرش را به جای آورد حتی اگر از طرف برگزارکنندگان و داوران جشنواره مورد بی‌مهری تمام قرار گیرد و بایکوت شود …

منبع: جهان نیوز

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد