سینمای ماهواره‌ای!

“یک قانون داریم که استفاده از ماهواره ممنوع است و اگر کسی مخالف آن عمل کند، پیگرد قانونی دارد”. این سخن را غلامحسین محسنی اژه ­ای در نود و هفتمین نشست خبری خود عنوان کرده است. سخنی که چندی است محل بحث آرای مخالف و موافق اصحاب فرهنگ و رسانه کشورمان است.
همین طور علیرضا کریمی مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مصاحبه ای گفته بود: از آنجا که شبکه‌های مورد اشاره فاقد مجوز از مراجع ذی صلاح هستند، فعالیت این قبیل شبکه‌ها غیرقانونی و به تبع آن تبلیغاتی که از طریق آنها پخش و انتشار می‌یابد، فاقد اعتبار و صحت می‌باشد.

یکی از بازیگران توانمند کشورمان نیز در پستی اینستاگرامی با مثال زدن شبکه ماهواره ای فارسی زبان GEM، پخش تیزر فیلم های سینمایی در هر شبکه ای را موجب “تقویت” نظام جمهوری اسلامی و بالا رفتن “فرهنگ عمومی مردم” دانسته است.

با توجه به اینکه عمده شبکه­ های فارسی زبان ماهواره­ ای، محتوای مناسبی را از جهت سبک زندگی ایرانی-اسلامی عرضه نمی­کنند لذا این نگرانی وجود دارد که این شیوه تبلیغ بر فرهنگ و سبک زندگی همطونان نیز تأثیرگذار باشد.

اگر با ساز و کار رسانه های تصویری مانند تلویزیون آشنایی داشته باشید، حتماً این موضوع را تأیید خواهید کرد که عنصر “تبلیغ” سهم بسزایی در تأمین مالی و بالطبع ادامه حیات شبکه های تلویزیونی دارد. شبکه های ماهواره ای هم از این قاعده مستثنی نیستند.

اصولا شبکه های ماهواره ای که بطور زیرزمینی در کشورمان فعالیت می­کنند، می­کوشند به دو شیوه امرار معاش کنند. اول اینکه تلاش می­کنند از طریق جذب آگهی نسبت به افزایش درآمد خود اقدام کنند و به همین منظور نیز زبده ترین افراد خود را در بخش فروش منصوب می­کنند. شیوه دوم نیز پخش تبلیغات شرکت‌های متبوع و وابسته به شبکه ماهواره ای است که در حقیقت با نام و عنوان دیگری، آزادانه تجارت می­کنند.  (1)

پر واضح است که اجاره کردن آنتن شبکه هایی نظیر GEM در حداقلی ترین حالت، باعث ادامه حیات این شبکه ها شده و اگر سفارش آگهی از سینمای جمهوری اسلامی و سینماگران متعهد آن باشد، این امر نیز موجب وجهه و شخصیت دادن به اقدامات این شبکه ها خواهد شد. وجهه ای که نتیجه آن گرایش هرچه بیشترِ ناآگاهان به این رسانه ها و درنتیجه به گفته ی خود سینما گران آسیب­های جبران ناپذیری را به محیط خانه و خانواده ی ایرانی وارد خواهد کرد.

از طرفی سوالی هم که مطرح است این است که قدرت هر سیستم یا مجموعه ای به چه چیز آن بستگی دارد؟ آیا اگر اعضای مجموعه، هر کدام، قوانین آن سیستم یا مجموعه را با توجیهاتی (هرچند درست!) زیر پا بگذارند؛ آن سیستم دیگر دارای وجهه و اعتبار و قدرت است؟ آیا نمای بیرونیِ این سیستم (که معمولا ساخت و نمایش آن، دست اهالی فرهنگ و هنر را می ­بوسد) در افکار عمومی، نمایی آراسته و قابل قبول خواهد بود؟

آیا این واقعا یک تیر به دو نشان زدن است؟ از جهتی فیلم های جمهوری اسلامی را نمایش می دهیم و قدرت جمهوری اسلامی بالا می رود؛ و از جهتی هم فیلم فروش می­کند و تهیه کننده فیلم تشویق به تهاجمی دیگر علیه بی­ فرهنگی می­شود؟

به نظر، بهتر است دوستداران سینمای شریف و هنرمندان متعهد و کارشناسان حرفه­ تبلیغ، به فکر راهکاری جدید، فراگیر و ارزان برای تبلیغ فیلم­های خود باشند. تا هم از رهگذر این نوآوری فیلم­ها با اقبال عمومی مواجه شده و هم نگرانی سینماگران از فروش فیلم­های خود مرتفع و در نتیجه قدرت ریسک آنان را در ورود به موضوعات مختلف بالا ببرد. این شیوه نه تنها آسیبی به فرهنگ عمومی وارد نخواهد کرد بلکه باعث تقویت آن نیز خواهد شد. اگرچه کار سختی خواهد بود اما از آسیب ­های بعدی به سینمای ملی و فرهنگ عمومی جلوگیری به عمل خواهد آورد.

درغیر اینصورت چه بسا فردا روزی شبکه های ماهواره ای در بازار گرمیِ تبلیغ، شروطی را برای پخش تیزر فیلمهای سینمایی ایران تعیین کرده و از آن پس شاهد تولد سینمای دیگری همانند “سینمای جشنواره­ای” باشیم. شاید “سینمای ماهواره­ای”!

*هادی باقری

1) بولتن نیوز

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد