به گزارش فناوری فرهنگی، در اکثر کشورها معمولا پایش و ارزیابی ضعیفترین مرحله است. چرا که عموما تصور میشود که پروژه تقریبا انجام شده است و گزارش تحویل شده است و باقی مراحل به ما ربطی ندارد. که البته نباید اینطور باشد! زیرا در هر پروژهای، دانش جدید و نیازهای جدیدی وجود دارد که در صورتی که مدیریت و حفظ نشود از بین خواهند رفت و در پروژههای آتی نمیتوان از آنها بهرهای برد.
مدیریت پروژههای فناورانه در کشور بر عهده چه نهادی است؟ چه کسی وظیفه نظارت را بر عهده دارد؟ در دنیا نظارت بر اینگونه پروژهها چگونه انجام میشود؟
«دکتر مارینا رنگا»، عضو کمیسیون گروه متخصصان اروپا در حوزه سیاستهای رقابت پذیری و نوآوری و رئیس گروه تحقیقات تریپل هلیکس[۱] دانشگاه استنفورد در حاشیه کنفرانس بینالمللی مدیریت فناوری و در گفتگو با «عیارآنلاین» به بررسی این موضوعات میپردازد. در قسمت اول این مصاحبه در مورد مدلهای ارتباط صنعت و دانشگاه و اینکه دولتها چه نقشی در برقراری این ارتباط دارند صحبت شد. اما با حضور دولت در شکل دهی این ارتباط مشکلاتی هم بوجود میآید که لازم است برطرف گردند.
عیارآنلاین- یکی از مشکلات کشور این است که وقتی دولت میخواهد در یک تکنولوژی سرمایهگذاری کند، سرمایهاش را در اختیار سازمان یا محققی قرار میدهد. لیکن ممکن است خروجیهای قابل قبولی تولید نشود. چرا که تصور مجری بر این است که پول در اختیار ما قرار خواهد گرفت و نظارتی هم نیست، لذا روند پیشرفت تکنولوژی و تحقیقات کند خواهد بود. در مدل تریپلهلیکس اگر دولت به عنوان یک سرمایه گذاری وارد شود، برای مقابله با این معضل چه باید بکند؟ در صورت امکان مقایسهای انجام دهید.
رانگا: مشکل در مدیریت و پایش پروژه است. من فکر میکنم برای حل این موضوع باید کل زنجیره مدیریت پروژه را در نظر گرفت. این زنجیره از تعریف عبارات مرجع[2] پروژه، تخصیص آن (شامل دعوت از مجریان و ایجاد رقابت)، پایش و ارزیابی، اجرا و پیادهسازی است. در همه این مراحل یک هماهنگی بهتر لازم است. از آنچه که شما میگویید من این طور برداشت میکنم که افراد فکر میکنند که به هر حال پول میآید بنابراین لازم نیست ما خیلی فعال باشیم، چرا که ما به هر حال پول خواهیم گرفت.
این یک نظریه خیلی خطرناک است. باید با این واقعیت جایگزین شود که متقاضیان انجام پروژه باید آگاه باشند که اگر آنها بسیار خوب نباشند پولی نخواهند گرفت و همینطور مرز پذیرفتن یک فعالیت قابل قبول بالا خواهد رفت. زمانی که رقابت نیز وجود داشته باشد این مرز بالاتر میرود، چرا که لازم است بیشتر فعالیت کنید تا مطمئن شود همه فعالیتهای پروژه به درستی اجرا و تکمیل شدهاند.
یک معیار مهم در رقابت و مناقصه این است که بهترین ارزش با کمترین بودجه و هزینه حاصل شود. بنابراین شما باید فعالیتهای پروژه را با هزینه کمتری نسبت به دیگران انجام دهید. دولت باید با استفاده از تجارب بینالمللی و استانداردها دقیقا مشخص کنند که چه چیزی میخواهند. شما باید دقیقا به محققین بگویید که چه میخواهید. پس فرایند مناقصه باید بسیار روشن باشد و اجازه رقابت قویتر را بدهد.
در غیر این صورت شما همان مجری بیانگیزهای را خواهید داشت که هر سال به او پول پرداخت میکردید.
عیارآنلاین- مدیریت پروژه را چه کسی باید این کار را انجام دهد؟ دانشگاه یا سازمان؟
رانگا: معمولا دانشگاهها در مدیریت پروژه بهتر هستند. اما خیلی خوب است که پروژههایی که به نظارت و پایش زیادی نیاز دارند بین دانشگاهها و شرکتها افزایش یابد. این کار هم برای دانشگاه و هم برای شرکتها بسیار مفید است. زیرا معمولا دولت 75% درصد از بودجه را فراهم میکند و باقی آن بین دانشگاه و شرکت تقسیم میشود. بنابراین به این ترتیب هزینه های کمتری برای هر دو طرف ایجاد میشود.
مزیت دیگر این است که کار کردن کنار یکدیگر را یاد میگیرند و یاد میگیرند چطور نیازهای یکدیگر را بشناسند؛ اعتماد و همکاری بیشتر میشود و میفهمند باید با هر کسی چگونه صحبت کنند.
عیارآنلاین– نظارت بر پروژه را چه کسی باید انجام دهد؟
رانگا: در اکثر کشورها معمولا پایش و ارزیابی ضعیفترین مرحله است. چرا که مردم تصور میکنند که پروژه تقریبا انجام شده است و گزارش تحویل شده است و باقی مراحل به ما ربطی ندارد. که البته نباید اینطور باشد! زیرا در هر پروژهای، دانش جدید و نیازهای جدیدی وجود دارد و تفکرات جدیدی در آن توسط افراد متعددی ایجاد میشود که در صورتی که مدیریت حفظ نشود از بین خواهند رفت و در پروژههای آتی نمیتوان از آنها بهرهای برد.
لازم است که یک توالی بین یک پروژه و پروژه بعدی باشد. به گونهای که بتوان از دانشی که قبلا ایجاد شده است استفاده کرد. بنابراین لازم است حوزه پایش و ارزیابی دقیقتر باشد. برتری علمی شرکت کنندگان در مناقصه باید مد نظر قرار گیرد. پس به معیار دقیقتری برای سنجش برتری علمی نیاز است. آیا تعداد مناسبی انتشارات علمی داشتهاند؟ تعداد مناسبی پروژههای تحقیقاتی انجام دادهاند؟ آیا در شبکهها و ارتباطات بینالمللی مشارکت رضایت بخشی داشتهاند؟ شرکتها در مشارکت با دانشگاهها و دانشجویان دکتری و ارشد و کارشناسی و کارآموزها چقدر فعال است؟ کانالهای انتشار پروژه چیست؟ بعد از انجام پروژه در چه میزان مقاله، کتاب، کنفرانس مشارکت وجود داشته است؟ نحوه و میزان انشتار دانش به دست آمده از پروژه چگونه است؟
همه این معیارها به دقت روی کاغذ آورده میشوند و اگر شما به حد قابل قبولی نرسید پولی دریافت نخواهید کرد. بنابراین محققین باید بدانند اگر در معیارها به حد قابل قبول نرسند پولی دریافت نمیکنند و پروژه مردود اعلام میشود. بنابراین در کنترل و ارزیابی پروژه ضرورت بالاتری وجود دارد. در مورد اجرا و کاربردیسازی، لازم است این دانش در اقتصاد و جامعه به کار گرفته شود. این امر بسیار مهم است و اتحادیه اروپا هم به آن اهمیت بالایی میدهد.
اتحادیه اروپا در مورد هر پروژه بررسی میکند که چه منافعی برای صنعت و جامعه از تحقیقی که انجام شده است حاصل میشود. همانطور که اشاره کردم این امر باعث ایجاد دانش، بهبود مهارتهای مدیریتی، مهارتهای آموزشی، شبکه سازی میشود. همه این موارد لازم است به وضوح مشخص شوند. اگر بخواهم تعدادی معیار ارزیابی که اتحادیه اروپا برای ارزیابی حمایتهای مالیاش استفاده میکند برای شما بگویم، آنها کل طیف منفعتی ممکن را که یک پروژه میتواند داشته باشد در نظر میگیرند. و نیز تیم مدیریت قویای در وزارتخانهها نیاز است که بسیار مراقب این معیارها باشند. شاید لازم باشد از برگههای امتیازدهی استفاده شود که مثلا از 100 امتیاز شما چند امتیاز کسب میکنید و اگر شما مقادیر مورد نیاز را کسب نکنید پروژه مردود میشود و لازم است بهبودهای لازم را اعمال کنید.