معرفی کتاب؛ «اقتصاد فرهنگ»

به گزارش فناوری فرهنگی، کتاب «اقتصاد فرهنگ؛ ارزش‌گذاری کالاها و خدمات فرهنگی و هنری» به همت آقایان دکتر محمد مهدی مظاهری و دکتر علی رشیدپور به رشته تحریر درآمده و انتشارات ریسمان در سال 1392، اولین نسخه از آن را به چاپ رسانده است.

کتاب در قالب 6 فصل، با نگاهی اجمالی به ساختارهای فرهنگی و اقتصادی مرتبط با موضوع فرهنگ و اقتصاد فرهنگ و هنر به تشریح زیرساخت‌های مورد نیاز در زمینه رونق اقتصاد فرهنگ پرداخته است.

فصل اول کتاب، به تقابل اقتصاد و فرهنگ اشاره دارد و ساختار جامعه را در سه بعد سیاست، فرهنگ و اقتصاد بررسی می‌کند و مهم‌ترین مطلبی که به تبیین آن پرداخته می‌شود، ارتباط تنگاتنگ روابط اقتصادی و فرهنگی به‌عنوان زیرساخت‌های لازم و ملزوم همدیگر و نهایتاً بسترساز تحولات فرهنگی و اقتصادی است و تصریح می‌کند که اقتصاد به‌مثابه کوشش عقلانی نمی‌تواند فارغ از فرهنگ باشد و اگر فرهنگ را نظام عقاید، ارزش‌ها، آداب ‌و رسوم و مانند آن بدانیم که در میان یک گروه مشترک است، در این صورت تعامل‌های فرهنگی میان اعضای این گروه را می‌توان به‌عنوان معامله‌ها یا مبادلات کالاهای نمادین یا مادی در چهارچوبی اقتصادی مدل‌سازی کرد. عمدتاً فرهنگ‌ها با زیست محیط مادی خود انطباق می‌یابند و از طریق این زیست محیط تبیین پذیرند و امروزه تولید و مصرف فرهنگی را می‌توان در چارچوبی صنعتی قرار داد و کالاها و خدمات تولیدشده را می‌توان دارای شرایط کالای اقتصادی و در قالب اصطلاح «صنعت فرهنگی» بررسی کرد.

فصل دوم کتاب، اقتصاد فرهنگی را به لحاظ تاریخچه و تئوری و با الهام از مقاله (theory and history̧ cultural economic) نوشته «برنو اس فری» بررسی کرده است و فرضیه‌های مختلفی در سه بخش ویژگی‌های دیدگاه اقتصادی نسبت به فرهنگ را بیان میکند، بخش اول به ارزش زیبایی اشیاء با مراجعه به آراء فرهنگ شناسان و سایر دانشمندان می‌پردازد. بخش دوم، برخی از حقایق را در خصوص زیبایی و فرهنگ ارائه می‌نماید که در این مقوله ادراک فرهنگ شناسان و دیگر دانشمندان در یک طرف و اقتصاددانان در طرف مقابل کاملاً با هم متفاوت است. بخش سوم به دیدگاه‌های کاملاً متفاوت در خصوص سیاست فرهنگی و کسانی که بایستی در مورد آن تصمیم بگیرند اختصاص داده شده است.

در فصل سوم، سیر تحولات تئوری‌های ارزش و دیدگاه‌های مربوط به آن بررسی شده و این تئوری‌ها در قالب پنج دیدگاه مورد مداقه قرار می‌گیرد. از جمله: «تئوری‌های ارزش قبل از کلاسیک‌ها»، «نظرات کلاسیک‌ها»، «دیدگاه مارژینالیست ها»، «دیدگاه مربوط به اقتصاد جدید کینزی» و «نظرات برخی از علمای اسلام در خصوص ارزش».

 در فصل چهارم، کالاها و خدمات از دیدگاه اقتصادی بررسی می‌شوند و در ادامه، دسته‌بندی‌های کامل‌تری از این کالاها بر اساس ویژگی‌های آنها ارائه می‌گردد. در تعریف «کالا» چنین آمده است: برای اینکه محصولی به کالا تبدیل گردد باید بتواند یکی از نیازهای انسان را برطرف سازد و نه برای ارضای نیازهای شخص تولید کننده یا بستگان او بلکه صرفاً برای فروش و مبادله با محصول دیگر تولید شود و نهایتاً قابل مبادله باشد.

و نیز در تعریف «کالای فرهنگی» آمده است: یک کالا یا خدمت فرهنگی عبارت است از شیء و یا خدمتی قابل استفاده و مفید که توسط افرادی از جامعه برای ارضاء نیازهای فرهنگی سایرین تولید و ایجاد گردد و در فرآیند مبادله با کالاها و خدمات دیگران اعم از فرهنگی یا غیر فرهنگی معاوضه گردد.

در ادامه، نویسنده با بررسی کالا و اثر فرهنگی به بیان تفاوت‌های این دو می‌پردازد و می‌گوید: «بین یک اثر فرهنگی و کالای فرهنگی باید تفاوت قائل بود. در گذشته شاهد تولید «اثر» در عرصه فرهنگ بودیم، اما در اقتصاد مدرن «اثر» به «کالای فرهنگی» تبدیل می‌شود. این کالا در اقتصاد مدرن، با توجه به نیاز مصرف‌کننده تولید می‌گردد و نه صرفاً برای ارضای دل. در گذشته بنا به ماهیت تولید و بازار، اثر فرهنگی، مانند کتاب یا تابلوی نقاشی و… منحصربه‌فرد و غیر قابل بازتولید بود، اما در دوره‌ی جدید و با توجه به ماهیت نوین بازار و تولید، اثر هنری مورد بازتولید قرار گرفته و در واقع ماهیت کالا را یافته است.»

همچنین در معرفی ویژگی کالاها و خدمات فرهنگی، کالاها و خدمات در چهار دسته تقسیم‌بندی می‌شوند:

  • 1-کالاها­ و خدمات فرهنگی خصوصی، 2- کالاها و خدمات فرهنگی عمومی، 3- کالاها و خدمات فرهنگی ترکیبی، 4- کالاها و خدمات فرهنگی اعتقادی. کالاها و خدمات فرهنگی هم دارای ارزش فرهنگی و هم دارای ارزش اقتصادی هستند. و ویژگی‌های کالاها و خدمات فرهنگی که ارزش فرهنگی دارند را می‌توان در پنج مقوله ارزش معنوی، ارزش اجتماعی، ارزش تاریخی، ارزش نمادین، ارزش اصالت دسته‌بندی کرد.

در فصل پنجم روش‌های ارزش‌گذاری کالاهای فرهنگی را بررسی کرده و سه ویژگی عمده برای دارا بودن بار ارزشی و فرهنگی در کالاها و فعالیت‌های مختلف برمی‌شمرد ازجمله: وجود عنصر خلاقیت در فعالیت‌های تولیدی، آفرینش و انتقال معنای نمادین در آثار، دارا بودن نوعی ویژگی عقلانی در ستانده یا محصول.

همچنین در این فصل به معرفی روش­های علمی ارزش­گذاری کالاهای فرهنگی، ازجمله روش «هدونیک»، «T.V.M»، «تکنیک رجحان آشکار»، «C.V.M» و… می‌پردازد.

فصل ششم این کتاب، نقش بین تأثیرات اقتصادی و ارزش فرهنگی را در قالب نظرات متعارض و الگوگیری مشترک از تمامی نظرات موجود در حوزه ارزش‌هایی که باید در هنرها دیده شوند، بررسی و با جمع‌بندی مطالب ارائه شده، تبعات سیاست هنری و هنر سیاسی شده را نقد می‌کند و استدلال می‌نماید که ارتباط هنر با حوزه‌های اقتصادی و سیاسی زمانی مؤثر است که باعث رشد و پویایی هنر شود نه باعث تغییر مسیر جریان اصلی هنر و ادغام با فضاهای سیاسی.

منبع: فصلنامه اقتصاد خلاق

کانال-1-300x74

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد