سرمایه‌گذاری جسورانه در بخش فرهنگ و هنر

به گزارش فناوری فرهنگی، سرمایه‌گذاری‌ جسورانه به عنوان مهمترین منبع تأمین مالی شرکت‌های نوپا و دانش‌بنیان در جهان مطرح شده است.

اقتصاد خلاق: صاحب­نظران اقتصادی و کارآفرینان معتقدند که سرمایه­ گذاری‌ جسورانه یکی از حلقه ­های اصلی و عوامل کلیدی پیشرفت نوآوری، بهبود بهره‌­وری و رشد اقتصادی کشورها محسوب می­ شود. سرمایه‌گذاری‌جسورانه به عنوان مهمترین منبع تأمین مالی شرکت ­های نوپا و دانش‌بنیان در جهان مطرح شده است.

امروزه در کشورهای پیشرفته، بسیاری از شرکت ­های کوچک با تکنولوژی ­های پیشرفته و دارایی‌های معنوی از این منابع مالی جهت رشد استفاده کرده‌اند. اخیرا نقش این نوع سرمایه ­گذاری در کشورهای نوظهور همچون چین، کره‌جنوبی، مکزیک و برزیل جهت تأمین مالی شرکت ­های فعال در زنجیره عرضه صنایع مختلف از جمله فناوری ­های زیستی، صنایع دفاعی، خودرو، پزشکی، هنر و کشاورزی مورد توجه قرار گرفته است.

سرمایه­ گذاران آگاه با سرمایه­ گذاری در شرکت­ های کوچک و متوسط که در مراحل اولیه و سریع رشد قرار دارند سعی بر افزایش چشم­گیر ارزش سرمایه ­گذاری خود با دید بلندمدت دارند. بر طبق تعریف بش (2000)، سرمایه‌گذاری‌جسورانه عبارت است از سرمایه‌گذاری در پروژه‌ها، سهام شرکت‌های کوچک یا متوسط که از پتانسیل رشد بالایی برخوردار هستند و معمولاً از نوآوری ­های تکنولوژیکی یا دارایی‌های معنوی (مانند آثار فرهنگی و هنری) بهره می‌برند. سرمایه ­گذاری ‌جسورانه در بخش فرهنگ و هنر می‌تواند به واسطه موارد ذیل خلاء‌های تامین مالی کارآفرینان را پوشش دهد:

  • هیچ تعهدی برای بازپرداخت سرمایه وجود ندارد.
  • سرمایه­ گذار در سهام شرکت، حق لغو یک‌طرفه تامین مالی را ندارد.
  • سرمایه ‌جسورانه در موارد ورشکستگی از بین خواهد رفت.سرمایه­ گذاری ‌جسورانه در بخش فرهنگ و هنر دارای ویژگی ­های خاصی است که آن را از دیگر انوع سرمایه‌گذاری ­ها مشخص می‌کند. مهمترین ویژگی ­های این سرمایه‌گذاری عبارتند از:
  • در نظر داشتن دوره بازگشت سرمایه در حدود اجرا و بهره‌برداری از پروژه هنری
  • بهره­ گیری از ساختار سرمایه­ گذاری مشارکتی
  • دارای ساختار مالکیت خصوصی
  • دارای ریسک بالاسرمایه ­گذاران ‌جسورانه در بخش فرهنگ و هنر نیز ویژگی­ هایی دارند که آنها را از دیگر سرمایه­ گذاران متمایز می‌سازد:
  • منابع مالی پروژه‌های هنری شرکت­های جدید، کوچک و به سرعت در حال رشد در بخش فرهنگ و هنر را تامین می‌کنند.
  • در مالکیت این شرکت­ها و پروژه‌ها سهیم می‌شوند.
  • در توسعه محصولات و خدمات جدید کمک می‌کنند.
  • با مشارکت فعالانه خود برای کسب و کار مورد نظر ارزش افزایی می‌کنند.
  • با انتظار بازدهی، ریسک بالایی را می‌پذیرند.
  • افق سرمایه‌گذاری بلند مدت دارند.

خصوصیات

توضیح

سایر مدل‌ها

واسطه‌گر مالی

به این معنا که سرمایه‌ سرمایهگذاران دیگر را جمع‌آوری کرده و خود به طور مستقیم روی سبدی از پروژه‌ها بنگاه‌های اقتصادی سرمایهگذاری می‌کند

فرشتگان کسب و کار
سرمایه‌گذاران استراتژیک

سرمایهگذاری در شرکت‌های خصوصی

تا مدتی معین پس از سرمایهگذاری، این شرکت‌های خصوصی قابلیت عرضه عمومی یا فروش و انتقال سهام خود را ندارند

عرضه‌های عمومی
فرابورس

نقش فعال در اداره و مساعدت شرکت‌ها

این نقش مهمترین ویژگی متمایز کننده صندوق‌ها محسوب می‌شود. کمک آنها محدود به تامین مالی نیست. آنها با بهره‌گیری از شبکه همکاری‌های خود به شرکت‌های نوپا کمک می‌کنند

این خصوصیت تنها مختصVCها است

شناسایی سود در زمان خروج از شرکت

هدف اصلی یک VCحداکثر کردن نرخ بازگشت سرمایه‌ خود از طریق فروش سهام شرکت‌ها در هنگام عرضه اولیه عمومی سهام (IPO) است

سرمایهگذاران کوتاه‌مدت

جدول شماره 1 تحلیل مقایسه‌ای خصوصیات سرمایه­ گذاری ‌جسورانه در بخش فرهنگ و هنر و سایر انواع سرمایه گذاری

روش تأمین مالی در سرمایه­­ گذاری ‌جسورانه در بخش فرهنگ و هنر از اهمیت ویژه‌­ای برخوردار است. به دلیل ریسک ذاتی نهفته در موفقیت طرح ­ها و فعالیت ­های ‌جسورانه در بخش فرهنگ و هنر و همچنین احتمال بازگشت سرمایه در این نوع طرح­ ها، بسیاری از سرمایه­ گذاران تمایلی به سرمایه­ گذاری در این گونه پروژه‌ها ندارند. با وجود تسلط بانک‌ها به عنوان منبع بالقوه تامین مالی، با این‌حال در بسیاری از جنبه­ ها نگرانی فزاینده­ای در مورد کمبود سرمایه ریسکی بلندمدت، در ساختار مالی بسیاری از شرکت ­های کوچک وجود دارد.

تکیه بر وام بانکی به منظور تامین مالی راه‌اندازی یا رشد و توسعه شرکت، ممکن است مسائل و مشکلات بی‌شماری را به وجود آورد که در میان آشکارترین آنها می‌توان به تحمیل شدن عارضه “کوتاه مدت گرایی” اشاره داشت.

سرمایه به دست آمده از بدهی، سرمایه متعهد و شکیبایی نیست. همچنین این امکان برای وام وجود دارد که در برابر دارایی ­های کسب و کار یا دارایی ­های مالک تضمین شود.

از سوی دیگر استقراض، بازپرداخت‌های دوره‌­ای بهره و پرداخت نهایی اصل وام را ایجاب می‌کند. این عامل باعث می‌شود که در هنگام افت فروش یا دیگر فشارهایی که روی سودآوری و به ویژه بر جریان نقدی وارد می‌شود، شرکت در معرض تهدید قرار بگیرد.

از مسائل مهم در سرمایه ­گذاری ‌جسورانه در بخش فرهنگ و هنر، توجه به تئوری کارگزاری به عنوان تئوری غالب در توضیح روابط بین کارآفرین و سرمایه‌گذار در ادبیات کارآفرینی ظهور کرده است. روابط بین سرمایه ­گذار و کارگزار زمانی به وجود می‌آید که کارآفرین یک سرمایه­ گذار خطر پذیر را برای سرمایه‌گذاری در یک کسب و کار جدید به کار می‌گیرد. طبق تئوری کارگزاری، یک مشکل کارگزاری بین کارآفرین (کارگزار) و سرمایه­ گذار ‌جسورانه در بخش فرهنگ و هنر در نتیجه اهداف ناسازگار و ترجیحات ریسک به طور بالقوه متفاوت، به وجود می‌آید. این تئوری فرض می‌کند که هم کارگزار و هم سرمایه­ گذار به دنبال منافع خود هستند. به عبارت دیگر هر دوی آنها منفعت طلب و به طور محدود منطقی هستند. بنابراین اگر انگیزه‌های مناسب و کنترل‌هایی برای توازن اهداف کارآفرین با سرمایه گذار تعیین نشود، هر دوی آنها در جهت بهینه کردن منفعت (مطلوبیت) شخصی خود اقدام می‌کنند.

بنابراین جهت رفع ریسک‌های موجود در این نوع سرمایه‌گذاری، تعیین روش مناسب جهت تأمین مالی شرکت­های نوپا و دانش‌بنیان تا تکمیل مرحله رشد از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

3. سیر تکاملی سرمایه­ گذاری ‌جسورانه در کشورهای توسعه یافته

در 50 سال اخیر تعداد زیادی از بنگاه ­های در حال رشد در حوزه صنایعی از قبیل آثار هنری از طریق ساختارهای سرمایه ­گذاری ‌جسورانه به بزرگترین بنگاه ­های حال حاضر جهان بدل شده‌اند.

اولین روزنه تأمین مالی فعالیت­ های ‌جسورانه با ورود منابع مالی از صندوق ­های بازنشستگی به عنوان شرکای محدود بود. از سال 1980 این طرح‌های بازنشستگی 44 درصد سرمایه‌های تعهد شده را در صنعت VC به خود اختصاص داده‌اند.

پس از منابع مالی سرمایه‌گذاری توسط صندوق‌های بازنشستگی، بزرگ­ترین طبقه سرمایه‌گذاری به موسسات مالی شامل بانک‌های تجاری، بانک‌های سرمایه‌گذاری و شرکت‌های بیمه مربوط می­ شود. این گروه‌ها حدود 18درصد از سرمایه­ های تعهد شده برای فعالیت ­های دانش‌بنیان را از سال 1980 در آمریکا به خود اختصاص داده‌اند.

موسسات و مراکز اعطای وام، موسسات بعدی هستند که 17 درصد این مجموعه را به خود اختصاص می‌دهند. در راس این گروه، دانشگاه ­های خصوصی و موسسات خیریه قرار دارند. این سازمان‌ها علاوه بر سرمایه‌گذاری‌های کلان خود، موفق‌ترین طبقه سرمایه‌گذاران در کسب سود از این ساختارها بوده‌اند. آنها از اولین لحظه شکل‌گیری این گونه شراکت در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970، سرمایه گذارانی فعال و ثابت قدم در این حوزه بوده‌اند. از سال 1980 اشخاص مختلف و خانواده‌ها نیز حدود 11 درصد کل این سرمایه‌ها را تقبل کرده‌اند و این قسمت در سال­ های اخیر در حال کاهش است. سایر شخصیت­ های حقوقی تنها با 9 درصد کل سرمایه‌گذاری‌ها از سال 1980 نقش نسبتاً کمی را در شراکت محدود در مقایسه با صندوق‌های بازنشستگی داشته‌­اند.

از زمان سازمان یافتگی سرمایه ­گذاری ‌جسورانه در دهه 40 در آمریکا، تغییرات ویژه‌­ای در ساختار مناسب برای تأمین مالی و حمایت از شرکت­ های دانش‌بنیان صورت گرفته است. از اوایل دهه 60 کارآفرینان از ساختارهای حمایتی متنوعی چون صندوق­ های ‌جسورانه خانوادگی نیز به عنوان یک الگوی مناسب استفاده کرده‌اند.

از اوایل سال 1980، بنگاه­ های خصوصی، صندوق­ های سرمایه ­گذاری ‌جسورانه را ایجاد و هدایت کردند. ساختار شراکت عام و محدود این صندوق­ ها نکته مهمی در الگوی تأمین مالی در دهه ­های اخیر در نقاط مختلف جهان بوده است.

مدل رایجی که در کشورهای توسعه یافته برای تجمیع سرمایه و انجام سرمایه­ گذاری هدفمند در شرکت­ ها و ایده­ های دارای قابلیت رشد به­ کار می رود مدل صندوق سهام خصوصی است. در اغلب کشورها قالب حقوقی شراکت محدود برای تشکیل انواع صندوق ­ها مورد استفاده قرار می­ گیرد. تفکیک مدیریت از مالکیت این صندوق ­ها به عنوان مزیت اصلی این قالب شناخته می‌شود. در این مدل، سرمایه ­گذاران به دو گروه اصلی تقسیم می­ شوند:

  1. شریک عام، که با توجه به اختیارات گسترده به صورت فعال به انتخاب استراتژی سرمایه ­گذاری و مدیریت منابع صندوق می ­پردازند. مطالعه و آنالیز اهداف سرمایه­ گذاری، تجمیع سرمایه و مدیریت عملیات سرمایه‌گذاری توسط یک شخصیت حقوقی مجرب و متخصص به عنوان مدیر صندوق انجام می­ پذیرد.
  2. شرکای محدود، که سهم بالاتری از مالکیت صندوق را در اختیار دارند اما مسئولیت مدیریت منابع را به­ طور کامل به شریک عام واگذار می‌کند.

علاوه بر اهمیت جدایی مالکیت از مدیریت در سرمایه­ گذاری در سهام خصوصی و طرح ­های ‌جسورانه اعم از پروژه‌های حوزه فرهنگ و هنر، دیگر عامل تعیین کننده در انتخاب ساختار مناسب در کشورهای مختلف دنیا مباحث مالیاتی است. مبنای کلی از این حیث انتخاب ساختاری است که سرمایه­ گذاران را از پرداخت دو بار مالیاتی محفوظ نگاه دارد. این دو بار پرداخت مالیاتی شامل مالیات در زمان شناسایی سود و دیگری در زمان تقسیم سود است.

نویسنده: حسین نظام دوست؛ سرپرست تحقیق و توسعه فرابورس ایران

منبع: فصلنامه اقتصاد خلاق

کانال-1-300x74

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد