تلویزیون اهرم اقتصادی سینمای مستند است

به گزارش فناوری فرهنگی، سینمای مستند، بستری مهم برای تکاپو و پویایی دیگر عرصه‌های سینما محسوب می‌شود و محملی برای تاریخ‌سازی و شناساکردن امور اجتماعی، فرهنگی و علمی و… برای عموم مردم و دیگر گروه‌های هدفش است. مستندسازی در ایران با مشکلات اقتصادی درگیر است که ناشی از دیده‌نشدن آثار مستند است. تمام آثار تولید‌شده امکان رسیدن به‌دست مخاطبانشان را ندارند. درباره چالش‌های اقتصادی حوزه مستند با فرشاد اکتسابی؛ مستندساز، گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

شرایط سینمای مستند ایران را درحال حاضر چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اگر بخواهیم سینمای مستند ایران را از نظر کیفی بررسی کنیم؛ چند عامل بر این روند تاثیر داشته‌اند ازجمله: رشد تکنولوژی و دیجیتال‌شدن فرآیند فیلمسازی؛ وجود فضای مجازی که دسترسی به فیلم‌های تولیدشده در سطح جهان را آسان کرده است؛ ایجاد شبکه مستند در تلویزیون و فعالیت‌هایی که برای اکران فیلم‌های مستند در مرکز گسترش هنروتجربه ‌صورت می‌گیرد، بستر جامعه نیز بر این کیفیت بی‌تاثیر نبوده است. آبشخور سینمای مستند، ایده‌هایی است که مستندسازان از محیط پیرامونشان می‌گیرند درواقع مستندساز، چشم جامعه است.

اکنون چه مجراهای اقتصادی برای سینمای مستند ایران وجود دارد؟

فیلم مستند را به ‌این دلیل که مخاطب گسترده‌ای ندارد، نمی‌توان در اکران عمومی گذاشت. البته اکران در گروه هنروتجربه اتفاق خوبی است که از نظر اقتصادی فضای کوچکی را برای این سینما ایجاد می‌کند. مهم‌ترین اهرم اقتصادی در حوزه مستند، تلویزیون است و در تمام دنیا بیشتر فیلم‌های مستند از تلویزیون به نمایش درمی‌آیند. بخش اعظم مشکلات اقتصادی حوزه مستند که در چند سال اخیر رو به افزایش بوده، ناشی از عملکرد تلویزیون ما بوده است.

از نگاه من تلویزیون رو به ورشکستی است. تا جایی که می‌دانم بودجه‌ای که دولت برای تلویزیون تعیین کرده به یک‌سوم بودجه سابق رسیده است. من فیلمسازی تلویزیونی هستم که از سال۷۵ با تلویزیون کار کرده‌ام اما چند سالی است که با تلویزیون کار نمی‌کنم به این دلیل که تلویزیون پولی ندارد تا مستندی را برای ساخته‌شدن سفارش دهد. من به‌عنوان یک مستندساز باید برای ساخت مستندی در تلویزیون به‌دنبال اسپانسری باشم که از کنار تولید مستند پول بیشتری به‌دست بیاورد و حاضر به سرمایه‌گذاری باشد.

دوستان مستندساز ما با مبالغ اندکی با تلویزیون همکاری دارند که در انتهای پروژه -که چند ماه زمان برده است- شاید صدهزارتومان برایشان باقی بماند. از آن‌ها که می‌پرسم به چه دلیل این کار را انجام می‌دهید، می‌گویند که «انجام‌دادن این کار بهتر از این است که بیکار در خانه بنشینیم. لااقل فیلمی ساخته‌ایم و از نظر روحی و روانی برایمان خوب است.» من ایرادی به مدیران ‌سازمان نمی‌گیرم چون آن‌ها کارمند ‌سازمان هستند و فرقی با ما ندارند و می‌توان گفت در این حوزه آبروداری می‌کنند. اگر از تلویزیون بگذریم. مستند‌های صنعتی باقی می‌ماند اما در این بخش به این علت که تولیدات صنعتی کشور ضعیف‌شده است صاحبان صنایع سعی‌شان بر این است که هزینه‌هایشان را کاهش دهند بنابراین فضای کمی برای ساختن مستند صنعتی وجود دارد.

شبکه‌های «چهار» سیما و «مستند»، بیشتر نسبت به مستندهای خارجی اقبال نشان می‌دهند. به‌نظرتان علت این مسئله چیست؟

تلویزیون فضای بسته‌ای برای به نمایش‌گذاشتن آثار دارد بنابراین نمی‌تواند طیف وسیعی از آثار مستند را پوشش بدهد. خطوط قرمز و میزان ممیزی‌ها در تلویزیون به‌قدری زیاد است که مستندسازان اگر در حوزه‌ای بخواهند فیلم بسازند تلویزیون امکانی برای پخش‌کردن آن‌ها ندارد مگر مستندهای تاریخی و سفارشی که پول آن‌هم وجود ندارد.

آیا شبکه نمایش خانگی می‌تواند فضایی را برای بهبود ‌پیداکردن شرایط اقتصادی حوزه مستند ایجاد کند؟

وضعیت شبکه نمایش خانگی هم مانند سینماست که مخاطب برای دیدن فیلم باید مبلغی را بپردازد. مردم به این علت که فیلم مستند را فقط از تلویزیون دیده‌اند، بنابراین تصورشان از فیلم مستند، فیلمی با موضوع حیات وحش یا تاریخی است به این دلیل که تلویزیون در حوزه مستند بیشتر به این دو موضوع می‌پردازد. بنابر شناختی که مردم از فیلم مستند دارند آثار ارائه‌شده در شبکه نمایش خانگی چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرند.

به‌نظرتان چه‌ عواملی می‌تواند، مردم را با سینمای مستند آشنا کند؟

دو عامل پول و داشتن فضایی باز و حذف ممیزی و خط قرمزها در تلویزیون می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشند؛ یعنی باید دیدگاه‌ها تغییر کند. مردم تنها به‌واسطه تلویزیون می‌توانند با سینمای مستند آشنا شوند و بدانند که مستند، فیلم خسته‌کننده‌ای نیست یا فیلم مستندی که در تلویزیون پخش می‌شود تنها فیلمی نیست که در این حوزه ساخته می‌شود بلکه مستند، فیلمی است که شما می‌توانید تصویری از خودتان و اطرافیانتان را در قالب آن ببینید.

در دوره‌ای در حوزه تئاتر، کمبود مخاطب وجود داشت که برای شکستن این وضعیت، سالن‌های تئاتر را افزایش دادند و تئاتر را به خیابان‌ها آوردند و… درنهایت مردم با تئاتر بیشتر آشنا شدند و این جریان مخاطب را به تئاتر بازگرداند. مردم باید با واقعیت سینمای مستند آشنا شوند در این صورت به این نوع از سینما توجه خواهند کرد. برای مثال اوایل دهه۷۰ مستند «سلام سینما» به نمایش عمومی درآمد که از گیشه خوبی برخوردار شد و مخاطبان نیز راضی از سالن بیرون آمدند. به این دلیل که این مستند سرگرم‌کننده، دارای پیام بود و با بیننده ارتباط برقرار می‌کرد چراکه دغدغه‌های ما را نشان می‌داد.

منبع: صبا

کانال-1-300x74

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد