ستاره‌های مجازی، الگوی امروزی جوانان

به گزارش فناوری فرهنگی، یک جامعه شناس با بیان اینکه در حال حاضر گروه‌های مرجع یعنی افرادی که جوانان آنان را الگو قرار می‌دهند و هویت‌شان را از آنها می‌گیرند، با استفاده از ظرفیت دنیای مجازی ساخته شده‌اند گفت: بسیاری از این گروه‌های مرجع در اینترنت ریشه در «بازاریابی» دارند و از این طریق تبدیل به افراد موثر شدند. آنان کسانی هستند که برندها را به جوانان معرفی می‌کنند و به واسطه اینکه چه چیزی می‌پوشند و یا مصرف می‌کنند گروهی را به دنبال خودشان می‌کشند.

عباس کاظمی در نشست « جوانان و فراغت مجازی» که در موسسه رحمان برگزار شد، ضمن مخالفت با تفکیک فضای واقعی و مجازی افزود:  همزمان با ورود اینترنت به زندگی روزمره ما جهان دیگری جدای از جهان فیزیکی خلق شد. این دو فضا شدیدا به هم وابسته و در عین حال از هم متفاوتند. فضای واقعی، یک فضای بومی است و فضای مجازی بیشتر جهانی، بارزتر، آزادتر و غیرقابل کنترل‌تر است.

وی در ادامه با بیان اینکه برای جلوگیری از بحران تفکیک این دو فضا باید فضای مجازی را تا جای ممکن بر اساس شالوده‌های جهان واقعی‌مان بسازیم و ارزش‌هایمان را به فضای مجازی ببریم افزود: همزمان با حضور اینترنت در زندگی مردم، از همه سنین و اقشار اقتصادی و اجتماعی، پایشان  به این فضا باز شده است. با این وجود معتقدم در حال حاضر ما از این دو فضا عبور کرده‌ایم و به «جهان پیوندی» رسیده‌ایم.

این جامعه شناس با بیان اینکه جوانان نسل جدید از زمان تولد در این دنیای سوم زندگی می‌کنند و اساسا متوجه فضای دو جهانی نیستند اظهار کرد: وجود این فضا باعث شده است تا ارزش‌های محلی و بومی در معرض تهدید قرار بگیرند و مفهوم «آوارگی در وطن» مطرح شود. جوان امروز درگیر فضای سومی است که در آن جدایی امر مجازی از واقعی معنا ندارد. برای مثال امروزه خرید کردن به شکلی شده که ما در فروشگاه واقعی کالا را می‌بینیم و در فضای مجازی آن را خریداری می‌کنیم.

کاظمی در ادامه با بیان اینکه در این فضا فعالیت فراغتی هم ترکیبی از فضای واقعی و مجازی است تصریح کرد: نسل جوان در این فضا به دلایل گوناگونی تعلق خاطر کمتری دارد. شاید یک جوان اروپایی درک متفاوتی از جهانی شدن را با یک جوان خاورمیانه‌ای داشته باشد. بخش عمده‌ای از جوانان کشور قصد دارند تا از ایران خارج شوند. این به آن معنا نیست که این خواسته تبدیل به عمل می‌شود اما فکر مهاجرت در ذهن آنهاست.

وی با اشاره به اینکه ورود فضای مجازی حس مهاجرت، آوارگی و عدم تعلق را ایجاد می‌کند ادامه داد: سیاست گذاری‌های ما اکنون بر اساس در نظر گرفتن این فضای دوگانه نیست. فکر می کنیم فضای مجازی خطر آفرین است و باید کنترل شود. درحالیکه نسل جدید در یک فضای ترکیبی زندگی می کند و سیاستگذارش هم باید در یک فضای ترکیبی زندگی کند.

وی با بیان اینکه این گروه‌های مرجع صرفا در حوزه بازاریابی فعالیت نمی‌کنند ادامه داد: ما با سوپراستارهایی روبرو هستیم که در فضای مجازی شکل گرفتند. این افراد اساسا در بیرون از این فضا موقعیت عینی به خصوصی ندارند و تنها از طریق شبکه‌های اجتماعی تبدیل به سوپراستار شدند. برای مثال صفحه اینستاگرامی «خاطرات یک آبدارچی» که فردی ساده است که به انتشار زندگی روزمره‌اش اقدام کرده است.

کاظمی در ادامه تصریح کرد: گاهی والدین می‌بینند که ناگهان فرزندشان به برند خاصی علاقمند شده است. دلیل این گرایش آن است که این جوانان مصرف این کالاها را در فضای مجازی دیده‌اند و به این ترتیب نام این برندها برایشان آشنا است، البته این گروه‌های مرجع تنها به افراد نمی‌گویند که چه کالایی بخرند. این افراد در عرصه‌های دیگر نیز صاحب نفوذ هستند.

وی با بیان اینکه در گذشته بین فضای خصوصی و عمومی تفکیک مشخصی وجود داشت توضیح داد: در نسل جدید موضوع تفکیک بین فضای خصوصی و عمومی موضوعیت ندارد. این خصلت فضای سوم است که الهام و سیال بودن را ایجاد می‌کنند. در این فضا هویت‌ها سیال هستند و مدام تغییر می‌کنند. به این ترتیب علایق افراد یک بار برای همیشه شکل نمی‌گیرد.

کاظمی با بیان اینکه فراغت جوانان نیز در فضای پیوندی ترکیبی و زنجیره‌ای است تصریح کرد: در حال حاضر جوانان در فضای خانه وارد فضای مجازی می‌شوند. برنامه‌ها و قرارهایی را در این فضا شکل می‌دهند و برای مثال به کافه‌ها یا فضاهایی از این دست می‌روند. این در حالیست که همزمان با ورودشان به چنین فضایی باز هم تجربه حضورشان را در فضای مجازی منتشر می‌کنند.

این جامعه شناس با بیان اینکه در دهه 70 مراکز خرید جزو معدود فضاهایی بود که جوانان در آنها «جوانی را تجربه می‌کردند» گفت: در آن زمان پاساژها برای جوانان جایگاه پرسه زنی شده بود اما امروزه و در دهه 90 مراکز خرید متکثر و چند منظوره و در حال تبدیل شدن به فضای خانوادگی هستند.

وی با بیان اینکه فضای مجازی برای نسل جدید مزیت‌هایی به همراه داشته است تصریح کرد: گوشی‌های تلفن همراه در دنیای جدید بخشی از بدن و جزئی از دست، ذهن و ضمیر جوانان شدند، بنابراین نمی‌توان تفکیکی بین فضای مجازی و عمومی پیدا کرد. تصویر واقعی زندگی امروز این است که جوانان دیگر از فضای مجازی خارج نمی‌شوند.

وی با اشاره به اینکه این فضا برای جوانان قابلیت جذب مخاطب و تولید کنش را ایجاد کرده است اظهار کرد: این فضا امکان زیست جدیدی را برای جوانان فراهم کرده، بنابراین فضای مجازی یک تهدید نیست، بلکه فرصتی است که نسل جدید می‌تواند در آن بدرخشد و شکوفا شود. همانطور که در سایر فضاها تهدیدهایی وجود دارد به همان نسبت در این فضا نیز تهدیدهایی به چشم می‌خورد.

وی در خصوص امکان بازگشت به عقب و تجدید نظر در سیاستگذاری‌های حوزه مجازی را ناممکن خواند و توضیح داد: فضای مجازی یک آرمان شهر نیست، بلکه تداخل‌ها، نابرابری‌ها و تضادهایی که در فضای واقعی وجود دارد در این فضا نیز هست و البته قدرت به سادگی می‌تواند این فضا را تحت کنترل داشته باشد.

کاظمی با بیان اینکه افراد هر چه بیشتر در فضای مجازی تولید محتوا کنند خودشان را بیشتر در معرض کنترل قدرتمندان، سرمایه داران و … قرار می‌دهند اظهار کرد: با تولید محتوا در چنین فضاهایی دیگران به راحتی می‌توانند بفهمند فرد چگونه فکر می‌کند، چه آرزوهایی دارد، چه غذایی می‌خورد، چه کالاهایی مصرف می‌کند، به کجا سفر می‌کند و … اینطور نیست که ایده بازگشت به گذشته عملا امکانپذیر نباشد اما سیاست‌های جامعه به این سمت حرکت نمی‌کند، چرا که اگر بخواهیم به گذشته باز گردیم این مسئله به کارآیی بانک‌ها، دانشگاه‌ها و … نیز تحمیل خواهد شد. تجربه جدید ما در استفاده از جهان پیوندی اگرچه شاید تلخ باشد اما ما ناگزیر هستیم که در آن قدم بگذاریم چرا که بازگشت از آن اجتناب ناپذیر است.

این جامعه شناس با اشاره به علل گرایش نسل میانسال و سالخورده به فضای مجازی توضیح داد: دنیای مجازی امکان خود بیانگری را برای افراد فراهم می کند. خود اکتشافی نیز در این باعث می شود ما بتوانیم خودمان را در این فضا از نو کشف کنیم. یک فرد در سن سالخوردگی امکاناتی برایش فراهم شده که می تواند خودش را دوباره کشف کند و از یک فرد گوشه نشین به فردی اجتماعی تبدیل شود. به معنای سنتی می توان گفت شاید برای این افراد «آب وجود نداشته باشد اما شناگران ماهری بوده اند» این مساله در نفس خودش منفی نیست اما این ماجراجویی می تواند ویرانگر هم باشد و برایش بحران هم ایجاد کند.

وی در ادامه تصریح کرد: آموزش رسمی ما اینقدر عقب مانده است که از فضای فکری جوانان فاصله دارد. دانش‌آموزان در دوران راهنمایی با آموزش های زبان ابتدایی رو به رو می شوند که آنها از طریق فضای مجازی پیشاپیش آموخته اند. مدرسه در گذشته منبع اطلاعات بود اما در حال حاضر با حضور اینترنت هیچکس نمی تواند منبع اطلاعاتی باشد. معلم و استاد هم نمی توانند اطلاعات ارائه کنند بلکه باید به دانش آموز و دانشجو تحلیل ارائه کنند.  دنیای اطلاعات دادن گذشته است و مدرسه ما هم اطلاعات محور است. باید پرسید مدرسه چه چیزی قرار است به ما یاد بدهد؟ در کوتاه مدت مدرسه باید خلاقیت و زندگی کردن را به دانش آموز یاد بدهد. دیگر آنها لازم نیست حفظ کنند و درس بخوانند. نیاز نیست تا حتی برای کنکور تلاش کنند چرا که می بینیم صندلی‌های دانشگاهی ما آنقدر زیادند که خالی مانده اند. ولی چون اقتصاد کنکور اقتضا می کند می خواهیم روش گذشته را ادامه دهیم و حاضر نیستیم بپذیریم آن دوران گذشته است.

منبع: آی تی آنالیز

کانال-1-300x74

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد