حمایت از صنایع دستی تنها به برگزاری نمایشگاه خلاصه نمی‌شود

به گزارش فناوری فرهنگی، هنرمندان صنایع دستی، نه بیمه دارند و نه حقوق ثابت؛ نه کارگاهی هست و نه بازارچه دائمی و تنها حمایت از صنایع دستی به برگزاری یک نمایشگاه سالانه خلاصه می‌شود.

صنایع دستی پس از جنگ جهانی دوم با محتوای هنری و فرهنگی مورد توجه کشورهای پیشرفته قرار گرفت و ۱۰ ژوئن، همزمان با ۲۰ خرداد، سال ۱۹۶۴ میلادی، نخستین کنگره جهانی با شرکت مسئولان اجرایی، استادان دانشگاه، هنرمندان و صنعتگران بیش از ۴۰ کشور جهان در نیویورک برگزار شد که در قطعنامه پایانی این کنگره، تاسیس شورای جهانی صنایع دستی به عنوان نهاد وابسته به یونسکو به تصویب رسید.

با تأسیس سازمان ملل متحد، محافظت از میراث‌های فرهنگی بشری بر عهده یونسکو یا سازمان تربیتی ـ علمی و فرهنگی ملل متحد گذاشته شده است. سال ۱۹۶۴ میلادی بود که شورای جهانی صنایع دستی، در قالب یکی از ارگان‌های وابسته به یونسکو، مورد توجه قرار گرفت. ایران نیز از سال ۱۳۴۷ شمسی توسط سازمان صنایع دستی ایران به عضویت شورای جهانی صنایع دستی درآمد.

گرامیداشت روز جهانی صنایع دستی در ایران اما تنها به برگزاری یک نمایشگاه محدود شده است. یک بار در سال و همزمان با روز جهانی صنایع دستی، یعنی ۲۰ خردادماه نمایشگاهی برگزار می‌شود و هنرمندان رشته‌های مختلف از استان‌های متفاوت در آن شرکت می‌کنند.

امسال، زمان و مکان نمایشگاه صنایع دستی تغییر کرد و نمایشگاهی که هرسال از ۲۰ تا ۲۵ خرداد و در نمایشگاه بین‌المللی تهران برگزار می‌شد از پنجم تا دهم ماه جاری و در مصلای امام خمینی تهران برپا شد و ۵۷۰ غرفه از ۳۱ استان کشو در آن شرکت کردند و به ارائه آثار خود پرداختند.

اما جابه‌جایی در مکان و زمان، تنها تفاوت نمایشگاه امسال با سال‌های گذشته نبود. امسال همه غرفه‌ها پولی شده و هنرمندان ۱۵۲ هزار تومان در ازای اجاره هر متر غرفه پرداخت کرده‌ بودند. غرفه‌هایی که ۶، ۹ و ۱۲ متری بود. اما پرسش اینجاست که آیا حمایت سازمان میراث فرهنگی از هنرمندان و فراتر از آن صنایع‌دستی تنها به یک نمایشگاه خلاصه می‌شود!؟

حجت مرادخانی، مشاور صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی آن زمان اعلام کرد: قرار است ۲۰ خرداد همزمان با روز جهانی صنایع دستی در استان اصفهان، فارس، سیستان و بلوچستان و بسیاری از استان‌های کشور نمایشگاه‌های ترویجی برگزار می‌شود. این نمایشگاه‌ها رایگان است. همچنین قرار است از هنرمندان برتر هر استان نیز تقدیر شود. برای مثال، قردا از ۴۰۰ هنرمند برتر در اصفهان تقدیر می‌شود.

برگزاری نمایشگاه و تقدیر از هنرمندان صنایع دستی گرچه خوب و لازم است اما کافی نیست و متولیان این حوزه باید، چاره دیگری برای درمان دردهای هنرهای سنتی بیندیشند.

عدم شناخت موجب منسوخ شدن بسیاری از رشته‌ها شده است

نسرین جودکی، مردم‌شناس و پژوهشگر صنایع دستی، شناخت و معرفی این گونه هنرها را ضرورتی انکارناپذیر می‌داند و می‌گوید: تا زمانی که صنایع دستی هر منطقه به درستی معرفی نشود و مردم آن را نشناسند و ارزش آن را ندانند نمی‌توان انتظار داشت که تغییر چندانی به وجود بیاید و فروش صنایع دستی بالا رود.

مسئول تهیه پرونده بهون بافی برای ثبت ملی، شناسایی را نخستین گام برای ثبت و نگهداری از صنایع دستی و گسترش آن می‌داند و معتقد است: ابتدا باید سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به شناسایی رشته‌های مختلف صنایع دستی بپردازد. چراکه این عدم شناخت موجب منسوخ شدن بسیاری از رشته‌ها شده است. برای مثال سفالگری در آبادان در حال از بین رفتن است و تعداد کمی از افراد و حتی علاقه‌مندان به صنایع دستی می‌دانند که در آبادان، گونه‌ای سفالگری رواج داشته است.

به گفته جودکی، وجود بازارچه‌های دائمی صنایع دستی، یکی دیگر از ضرورت‌هایی است که باید به آن توجه شود. خوب است جای ثابتی در هر شهر وجود داشته باشد تا مردم آن شهر یا حتی گردشگرانی که از نقاط دور و نزدیک می‌آیند به آنجا بروند و سوغات آن شهر یا شهرهای دیگر را خریداری کنند.

این پژوهشگر صنایع دستی به ضرورت وجود کارگاه‌های صنایع دستی اشاره و بیان می‌کند: باید کارگاه‌هایی برای آموزش صنایع دستی وجود داشته باشد تا استادکاران در آن حضور یابند و به نوجوان‌ها و جوانان علاقه‌مند آموزش دهند.

برگزاری یک نمایشگاه دردی را از هنرمندان دوا نمی‌کند

مجتبی گهستونی، دبیر و سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی استان خوزستان «تاریانا» نیز برگزاری نمایشگاه صنایع دستی را کوچک‌ترین حمایت متولیان این حوزه، قلمداد می‌کند و می‌گوید: برگزاری یک نمایشگاه، آن هم به صورت پولی، دردی را از هنرمندان دوا نمی‌کند وقتی نه بیمه دارند و نه حقوق ثابت.

به گفته این فعال حوزه میراث فرهنگی و صنایع دستی، خوب است دولت امکانات لازم  را در اختیار هنرمندان بگذارد یا تسهیلاتی را در این زمینه برایشان قراهم کند چراکه هستند هنرمندانی که حتی پول لازم برای تهیه مواد اولیه را ندارند.

گهستونی هم وجود بازارچه‌های موقت و دائمی را یکی از راهکارهای کمک به رشد و توسعه صنایع دستی می‌داند و می‌گوید: ما باید بازارچه‌هایی را راه‌اندازی کنیم و به هنرمندان صنایع دستی اختصاص دهیم تا حضور دلال‌ها کمرنگ‌تر شود و هنرمندان بتوانند با مخاطبان خود، ارتباط مستقیم برقرار کنند اما نباید فراموش کنیم که هنرمند فروشنده نیست و نمی‌تواند هم به تولید و هم به عرضه آثار خود فکر کند در نتیجه لازم است که کسانی به بازاریابی و شناخت سلیقه مخاطب بپردازند و حاصل این پژوهش را در اختیار هنرمندان بگذارند.

به راستی وقتی هنرمندانی چون علی اکبر صنعتی و ابوالحسن صدیقی در فقر می‌میرند و کسانی چون نشان تانیک که مجسمه‌های موزه گنجعلی خان و موزه عبرت را ساخته با نداری دست و پنجه نرم می‌کنند، روز جهانی صنایع دستی چه معنا و مفهومی پیدا می‌کند؟ آن هم در شرایطی که برجسته‌ترین هنرمندان که نشان ملی دریافت کرده‌اند نه بیمه دارند و نه حقوق ثابت.

نه نمایشگاهی هست تا به ارائه آثار خود بپردازند و نه کارگاهی تا آنچه می‌دانند را به نسل پس از خود آموزش دهند. اصلا چند درصد نوجوانان و جوانان علاقه‌مند به فراگیری هنرهای سنتی هستند؟ چقدر رشته‌های مختلف این هنر را می‌شناسند؟

چه خوب گفت عبید زاکانی: «معرکه‌گیری با پسر خود ماجرا می‌کرد که تو هیچ کاری نمی‌کنی و عمر در بطالت به سر می‌بری. چند با تو بگویم که معلق زدن بیاموز، سگ ز چنبر جهانیدن و رسن بازی تعلم کن تا از عمر خود برخوردار شوی. اگر از من نمی‌شنوی، به خدا تو را در مدرسه اندازم تا آن علم مرده ریگ ایشان بیاموزی و دانشمند شوی و تا زنده باشی در مذلت و فلاکت و ادربار بمانی و یک جو از هیچ جا حاصل نتوانی کرد.»

روزجهانی صنایع دستی فرصتی برای پاسخ به این سوالات و ابهامات است. ای کاش این فرصت را غنیمت بشمریم.

منبع: مهر

کانال

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد